اختلافات فرقه ای کلیسای مقدس بیت المقدس را تهدید می کند


 

 

جار و جنجالی نه چندان مقدس، یکی از مقدس ترین اماکن جهان مسیحیت را تهدید می کند. 

کلیسای مقبره مقدس (یا کلیسای رستاخیز)، در بخش قدیمی شهر بیت المقدس بر فراز دره جلجتا قرار گرفته است. به باور مسیحیان، عیسی مسیح بر روی این تپه به صلیب کشیده شد.

سالانه صدها هزار زائر و گردشگر مسیحی از سراسر جهان به بیت المقدس سفر می کنند و از اماکن مقدس مسیحیان بازدید می کنند.

نتایج یک بررسی که اخیرا صورت گرفت نشان می دهد که بخشی از این کلیسا، یا دقیق تر یک صومعه که بر روی بخشی از سقف این کلیسا قرار دارد، نیازمند تعمیر فوری است.

اما مناقشات طویل المدت میان دو فرقه مسیحی که مدعی مالکیت این صومعه هستند مانع از انجام تعمیرات شده است.

در درون محوطه، راهبان سیاه پوش با ریش های دراز در حال خواندن سرودهای مذهبی و تاب دادن آتش دان محتوی کندر در نمازخانه های کوچک و بزرگ داخل کلیسای اصلی هستند.

در این مکان، طی هزار و هفتصد سال گذشته همواره کلیسا وجود داشته است. طی دوران های مختلف، این کلیسا بارها تخریب شده اما برخی گوشه های کلیسا، بی شک خیلی قدیمی هستند. 

 

خطر فروپاشی

شاخه های مختلف مسیحی مانند ارامنه، کاتولیک ها و ارتودوکس های شرق که هر یک قسمتی از این کلیسای مقدس را در اختیار دارند، همواره همراه با رشک و حسادت از بخش در اختیار خود دفاع و مراقبت کرده اند.

مناقشات میان شاخه های مسیحی در اینجا بی سابقه نیست و این امر به خصوص در مورد این مساله که چه کسی اختیار تعمیرات را دارد، نمود پیدا می کند.

پائین آوردن این نردبان چوبی از قرن نوزدهم مساله ساز شده است

به عنوان مثال، یک نردبان چوبی بر روی طاقچه ای بر بالای در ورودی اصلی از قرن نوزدهم تا کنون باقی مانده است، چون طرفین نمی توانند بر سر این مساله توافق کنند که چه کسی حق پائین آوردن این نردبان را دارد.

جدیدترین مناقشه در این زمینه بسیار جدی تر از مناقشه های پیشین است.

صومعه دیر السلطان هزار سال پیش بر روی بخشی از پشت بام کلیسای اصلی ساخته شد.

این صومعه شامل اتاق های کوچک ساده ای است که از سال ۱۸۰۸ توسط راهبان ارتودوکس اتیوپیایی اشغال شده است.

یک گزارش مهندسی توسط موسسه اسرائیلی که اخیرا منتشر شده نشان می دهد که صومعه و بخشی از سقف در شرایط مناسبی قرار ندارند و بخشی از بنا می تواند فرو بریزد که جان انسان ها را به خطر می اندازد.

مالکیت صومعه مورد مناقشه است. اتیوپیایی ها و مسیحیان قبطی مصر مدعی مالکیت بر صومعه هستند و این اختلاف مانع از انجام تعمیرات مورد نیاز شده است.

راهبان اتیوپیایی، پس از دست دادن بسیاری از حقوق خود در کلیسای اصلی، بیش از دویست سال در این صومعه زندگی کرده اند و مسیحیان قبطی مصر نیز روی هم رفته کنترل صومعه را در دست داشتند.

پدر آنتونیاس اورشالامی، دبیر کل کلیسای قبطی بیت المقدس می گوید: "اتیوپیایی ها همواره به عنوان مهمان ما در این صومعه بوده اند اما آنها به دنبال به دست گرفتن رتق و فتق صومعه بر آمدند."

اشاره او به شبی در سال ۱۹۷۰ است که راهبان قبطی در دعای نیمه شب در محوطه کلیسای اصلی قبر مقدس شرکت داشتند.

در آن شب با کمک پلیس اسرائیل، قفل های صومعه دیر السلطان عوض شد و کلیدهای آن به اتیوپیایی ها داده شد.

صومعه مورد مناقشه در سقف کلیسای سن هلن قرار دارد

طی سال های اخیر، دادگاه های اسرائیل حکم داده اند که کنترل صومعه باید در اختیار قبطی ها باشد، اما حکم ها همواره نادیده گرفته شده اند که این باعث شده تا اسرائیل متهم به جانبداری سیاسی از اتیوپیایی ها در برابر مصری ها (قبطی ها) شود.

فارغ از دعوی های سیاسی و مذهبی، هم اکنون اتیوپیایی ها کنترل این صومعه قدیمی را در دست دارند و از جای خود هم تکان نمی خورند.

آنها هر نوع پیشنهاد مبنی بر مشارکت قبطی ها در تعمیرات صومعه و پشت بام کلیسا را رد می کنند.

هیچ مقام کلیسای اتیوپی برای این گزارش حاضر به مصاحبه با بی بی سی نشد.

راهبان قبطی و اتیوپیایی تا حد درگیری با یکدیگر هم پیش رفته اند اما آنها تنها کسانی نیستند که در این کلیسای مقدس تنش ایجاد کرده اند.

دعواهای راهبان مسیحی از فرقه های مختلف در کلیسای مقبره مقدس، امری غیر عادی نیستند و میزان احساسات و تعصب های مذهبی -به خصوص در ایام مقدس- بالا است.

پدر ژروم مورفی اوکانر، استاد دانشگاه مطالعات انجیلی در بیت المقدس می گوید: "این ماجراها، زشت و ماهیتی مغایر با تعالیم مسیحی دارد." این کشیش ایرلندی طی چهل سال گذشته انواع و اقسام درگیری ها و دعواهای شاخه های مسیحی حاضر در بیت المقدس را شاهد بوده است.

 قدمت بنا و بازدید شمار زیادی گردشگر از پشت بام صومعه و کلیسای اصلی باعث بروز نگرانی هایی شده است
 

او با خنده می گوید: "من نه به صلح خاورمیانه و نه صلح در کلیسای مقبره مقدس خوش بین هستم."

قدمت بنا و بازدید شمار زیادی گردشگر از پشت بام صومعه و کلیسای اصلی باعث بروز نگرانی هایی شده است.

به جز کلیسای اصلی که از نظر ساختاری محکم و قرص است، بسیاری از قسمت های کلیسا از جمله سقف ها نیازمند تعمیرات گسترده اند.

دولت اسرائیل می گوید هزینه این تعمیرات را در صورتی که قبطی ها و اتیوپیایی ها بتوانند اختلافات خود را حل و فصل کنند، می پردازد اما با گذشت دهها سال خصومت، هیچ یک از طرفین برای سازش عجله ای ندارد.

http://www.bbc.co.uk/persian/worldnews/story/2008/10/081020_an-jerusalem-church.shtml

حکم رفع توقیف اولیه روزنامه هم میهن تایید شد

حکم تبرئه غلامحسین کرباسچی مدیر مسئول روزنامه هم میهن از اتهامات وارده، توسط دادگاهی در ایران تایید شده است. 
این حکم به معنای تایید حکم اولیه رفع توقیف روزنامه هم میهن است اما به دلیل آنکه این روزنامه هنگام در توقیف مجدد به "تخلفات تازه" از سوی سعید مرتضوی دادستان تهران متهم شده است برای انتشار دوباره، نیاز به حکم رفع توقیف از سوی آقای مرتضوی نیز دارد.

محمود علیزاده طباطبایی، وکیل مدافع روزنامه هم میهن گفته با تایید حکم برائت مدیر مسئول هم میهن امیدوار است دستور رفع توقیف این روزنامه از سوی سعید مرتضوی دادستان تهران نیز صادر شود.

روزنامه هم میهن دوازدهم تیرماه ۱۳۸۶ با حکم سعید مرتضوی، دادستان تهران برای دومین بار توقیف شد.

آقای مرتضوی در این حکم نسبت به تصمیم شعبه ۱۰۸۳ دادگاه عمومی تهران که چهار ماه پیش از انتشار مجدد هم میهن، حکم رفع توقیف این روزنامه را داد، اعتراض کرده بود.

اما اینک اعلام شده است که شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تهران، اعتراض سعید مرتضوی دادستان تهران را رد و حکم بدوی را تأیید کرده است.

روزنامه هم میهن دور تازه انتشار خود را اردیبهشت ماه سال گذشته آغاز کرد اما پس از ۴۲ شماره دوباره توقیف شد.

روزنامه هم میهن نخستین بار هشت سال پیش منتشر شد و توانست از توقیف دسته جمعی شماری از روزنامه های اصلاح طلب در اردیبهشت ۱۳۷۹ (آوریل ۲۰۰۰) مصون بماند اما پس از چند روز این روزنامه نیز به همان سرنوشت دچار شد.

با این همه در زمستان ۱۳۸۵ شعبه ۱۰۸۳ دادگاه عمومی تهران، به توقیف این روزنامه پایان داد و تنها برای مدیرمسئول آن، غلامحسین کرباسچی پانصد هزارتومان جریمه نقدی مقرر کرد.

دومین توقیف هم میهن در روزی انجام شد که این روزنامه به اظهارات انتقادبرانگیز احمد جنتی، خطیب نمازجمعه گذشته تهران پرداخته بود.

آقای جنتی، دبیرشورای نگهبان ایران در سخنانی که به مناسبت دومین سالگرد پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ایران ایراد شد گفته بود: "چند روز پیش یکی از دوستان می ‌گفت در زمان انتخابات در تاکسی از راننده پرسیدم به چه کسی رأی می‌ دهی؟ او گفت: نمی ‌دانم اما مادرم که چند سال پیش فوت کرده دیشب به خوابم آمده و گفت به احمدی ‌نژاد رأی بده ... از این نمونه ‌ها بسیار است".

هم میهن جلد مجله ضمیمه خود را به تصویر آقای جنتی با عنوان "خواب بزرگان" اختصاص داده بود.

جزئیات "تخلفات جدید" روزنامه هم میهن که آقای مرتضوی آنها را یکی از دلایل توقیف این روزنامه عنوان کرده بود، تاکنون به شکل رسمی اعلام نشده است.  

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/10/081018_mg_hammihan.shtml

خاطره پروفسور حسابی از ملاقات با انیشتن

روفسور حسابی چند نظریه مهم در علم فیزیک داشتند که مهم ترین و آخرین آن ها نظریه بی نهایت بودن ذرات بود , در این ارتباط با چندین دانشمند اروپایی مکاتبه و ملاقات می کنند و همه آنها توصیه می کنند که بهتر است که بطور مستقیم با دفتر پروفسوراینشتن تماس بگیرد بنابراین ایشان نامه ای همراه با محاسبات مربوطه را برای دفتر ایشان در دانشگاه پرینستون می فرستند بعد از مدتی ایشان به این دانشگاه دعوت میشوند و وقت ملاقاتی با دستیار اینشتن برایشان مشخص میشود پس از ملاقات با پروفسور شتراووس به ایشان گفته می شود که برای شما وقت ملاقاتی با پروفسور اینشتن تعیین می شود که نظریه خود را بصورت حضوری با ایشان مطرح کنید. پروفسور حسابی این ملاقات را چنین توصیف می کنند:

    وقتی برای اولین باربا بزرگترین دانشمند فیزیک جهان آلبرت اینشتن روبه رو شدم ایشان را بی اندازه ساده , آرام و متواضع یافتم و البته فوق العاده مودب و صمیمی! زودتر از من در اتاق انتظار دفتر خودش , به انتظار من نشسته بود و وقتی من وارد شدم با استقبالی گرم مرا به دفتر کارش برد و بدون اینکه پشت میزش بنشیند کنار من روی مبل نشست , نظریه خود را در ارتباط با بی نهایت بودن ذرات برای ایشان توضیح دادم ، بعد از اینکه نگاهی به برگه های محاسباتی من انداختند ، گفتند که ما یکماه دیگر با هم ملاقات خواهیم کرد

    یکماه بعد وقتی دوباره به ملاقات اینشتن رفتم به من گفت : من به عنوان کسی که در فیزیک تجربه ای دارم می توانم به جرات بگویم نظریه شما در آینده ای نه چندان دور علم فیزیک را متحول خواهد کرد باورم نمی شد که چه شنیده ام , دیگر از خوشحالی نمی توانستم نفس بکشم , در ادامه اما توضیح دادند که البته نظریه شما هنوز متقارن نیست باید بیشتر روی آن کار کنید برای همین بهتر است به تحقیقات خود ادامه دهید من به دستیارم خواهم گفت همه امکانات لازم را در اختیار شما بگذارند, به این ترتیب با پی گیری دستیار و ارسال نامه ای با امضا اینشتن، بهترین آزمایشگاه نور آمریکا در دانشگاه شیکاگو، باامکانات لازم در اختیار من قرار دادند و در خوابگاه دانشگاه نیز یک اتاق بسیار مجهز مانند اتاق یک هتل در اختیار من گذاشتند , اولین روزی که کارم را در آزمایشگاه شروع کردم و مشغول جابجایی وسایل شخصی بر روی میزم و کشوهای آن بودم , متوجه شدم یک دسته چک سفید که تمام برگه های آن امضا شده بود در داخل یکی از کشوها جا مانده است , بسرعت آن را نزد رئیس آزمایشگاه بردم و مسئله را توضیح دادم , رئیس آزمایشگاه گفت این دسته چک جا نمانده متعلق به شما است که تمام نیازمندیهای تحقیقاتی خود را بدون تشریفات اداری تهیه کنید این امکان برای تمام پژوهشگران این آزمایشگاه فراهم شده است , گفتم اما با این روش امکان سواستفاده هم وجود دارد؟ او در پاسخ گفت درصد پیشرفت ما از این اعتماد در مقابل خطا های احتمالی همکاران خیلی ناچیز است

    بعد از مدتها تحقیق بالاخره نظریه ام آماده شد و درخواست جلسه دفاعیه را به دانشگاه پرینستون فرستادم و بالاخره روز دفاع مشخص شد , با تشویق حاضرین در جلسه , وارد سالن شدم و با کمال شگفتی دیدم اینشتن در مقابل من ایستاد و ابراز احترام کرد و به دنبال او سایر اساتید و دانشمندان هم برخواستند , من که کاملا مضطرب شده و دست وپای خود را گم کرده بودم با اشاره اینشتن و نشتستن در کنار ایشان کمی آرام تر شده، سپس به پای تخته رفتم شروع کردم به توضیح معادلات و محاسباتم و سعی کردم که با عجله نظراتم را بگویم که پروفسور اینشتن من را صدا کرده و گفتند که چرا اینهمه با عجله ؟ گفتم نمی خواهم وقت شما و اساتید را بگیرم ولی ایشان با محبت گفتند خیرالان شما پروفسور حسابی هستید و من و دیگران الان دانشجویان شما هستیم و وقت ما کاملا در اختیار شماست

    آن جلسه دفاعیه برای من یکی از شیرین ترین و آموزنده ترین لحظات زندگیم بود من در نزد بزرگترین دانشمند فیزیک جهان یعنی آلبرت اینشتن از نظریه خودم دفاع می کردم و و مردی با این برجستگی من را استاد خود خطاب کرد و من بزرگترین درس زندگیم را نیز آنجا آموختم که هر چه انسانی وجود ارزشمندتری دارد همان اندازه متواضع، مودب و فروتن نیز هست . بعد از کسب درجه دکترا اینشتن به من اجازه داد که در کنار او در دانشگاه پرینستون به تدریس و تحقیقاتم ادامه دهم.

 http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=53408