فامیل‌های دور عرصه سیاست چه کسانی هستند؟

در جریان مذاکرات علنی مجلس نامه‌ای که از برادر حمید رسایی به دست هیات رییسه رسید نمونه دیگری از اختلاف نظرهای برداران سیاستمدار در کشور را به نمایش گذاشت. برادران رسایی تنها نمونه فامیلی نیستند که یک خانواده در دو جبهه سیاسی قرار دارند

به گزارش مجله مهر یکی از آن مجموعه جوابیه هایی که در چهار روز جلسه بررسی رای اعتماد از بیرون مجلس به ساختمان هرمی شکل بهارستان رسید، جوابیه «جمشید رسایی» برادر حمید رسایی نماینده مردم تهران به سخنانی بود که کاظم جلالی درباره وی مطرح کرده بود.

حمید رسایی نیازی به معرفی ندارد. عضو جبهه پایداری مجلس شورای اسلامی که نحوه مخالفت هایش با وزیران پیشنهادی روحانی هم خط و ربط سیاسی او را کاملا عیان می کرد. در جریان یکی از همین مخالفت ها کشمکشی بین او و کاظم جلالی رخ داد و رئیس مرکز پژوهش های مجلس در واکنش به تمرکز رسایی بر واژه فتنه و اتهامی که او در این باره به برخی وزیران زده بود یادآوری کرد که برادرزاده رسایی در جریان حوادث پس از انتخابات در گیلان دستگیر شده است.
جوابیه ای که جمشید رسایی به هیات رئیسه مجلس ارسال کرد اما نکته جالبی را داشت. او تاکید کرده بود که در مسائل سیاسی با برادر نماینده اش در دو نقطه مقابل هم قرار دارند و تا سال 1382 عضو حزب مشارکت گیلان بوده و مواضع اصلاح طلبان داشته است.

اما حمید و جمشید رسایی تنها اقوامی نیستند که در سپهر سیاسی کشور در دو نقطه مقابل هم قرار دارند و حساب خانواده را از حساب تفکر سیاسی خودشان جدا کرده اند.

ازدواج های دور

سال 1390 خبری از وصلت فرزندان دو چهره سیاسی منتشر شد که نشان داد سیاسیون اگر در عرصه سیاسی با یکدیگر چالش دارند، پای خانواده که وسط بیاید کشمکش ها را کنار می گذارند.

گفته شد که پسرمحمد رضا باهنر رئیس جامعه اسلامی مهندسین و از چهره های جناح اصولگرا با نوه علی اکبر محتشمی پور از چهره های اصلاح طلب کشور وصلت کرده اند. در مراسم ازدواج این دو نیز که در سالنی در نیاوران برگزار شد چهره های اصلاح طلب و اصولگرا گردهم نشسته و مناقشات سیاسی را به کنار گذاشته اند.

در میان خانواده‌های منتسب به محتشمی پور هم می توان دو چهره اصولگرا و اصلاح طلب را یافت. فخرالسادات محتشمی پور همسر مصطفی تاج زاده که ارتباط  فامیلی با علی اکبر محتشمی پور دارد، دخترخاله محمد حسین صفار هرندی است. مصطفی تاج زاده وزیر کشور دولت اصلاحات و محمد حسین صفار هرندی وزیر ارشاد دولت اول احمدی نژاد است.

مهدی کوچک زاده با خط و ربط سیاسی نزدیک به جبهه پایداری از منتقدین پرسروصدای محمد باقر قالیباف شهردار تهران است اما جالب است که دختر او با میثم مظفر فرزند حسین مظفر رئیس ستاد انتخاباتی محمد باقر قالیباف در انتخابات سال 92 ازدواج کرده است.

از این نوع ازدواج ها باز هم می توان در بین نمایندگان مجلس پیدا کرد. صادق زیبا کلام استاد علوم سیاسی پرحاشیه ای که خط سیاسی اش به اصلاح طلبان نزدیک است چندسال پیش با خانواده احمد توکلی نماینده اصولگرای مجلس وصلت کرد. زیبا کلام دختر خود را "سوپر بسیجی حزب اللهی" معرفی می کند که با پسر احمد توکلی ازدواج کرده است.

چهار برادر با چهار خط
البته فقط مراسم های جشن و ازدواج نیست که چهره های اصلاح طلب و اصولگرا را در یک مجلس گردهم می آورد.  سال 89 بزرگان جناح های اصلاح طلب و اصولگرا در مراسم ترحیم پدر مرحوم سید محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دهم گرد آمدند. ماجرا هم از آن قرار بود که براداران حسینی در خطوط سیاسی کمی با یکدیگر اختلاف دارند. آن ها چهار بردار به نام های سید احمد، سیدمحمود، سیدحمید و سیدمحمد حسینی هستد. از اولی کمتر خبری شنیده شده است. سید محمود از چهره های اصلاح طلب است و سید حمید هم عضو اتاق بازرگانی تهران و از چهره های نزدیک به کارگزاران است و در این سال ها گاهی هم از وزارتخانه تحت اداره برادرش انتقاد کرده است."

سید حمید حسینی در گفت وگویی با اشاره به عضویت خودش در شبکه اجتماعی فیس بوک گفته که اگر روزی سید محمد حسینی  عضو فیس بوک شود حتما او را «اد» می‌کند.
او گفته است: «ما باهم اختلاف سلیقه داریم اما برادریم و حد و مرزهای همدیگر را می‌شناسیم. درمورد سیدمحمد فکر می‌کنم ازهمه طرف تحت فشار است. به هر حال ایشان هم مثل بقیه، روزنامه‌ها را می‌خواند و حتما نظرات انتقادی من را خوانده و از دیدگاه من آگاه شده. من اهل تجارت هستم و کار اقتصادی می‌کنم. طبیعی است که نگاه من با برادرم که یک کارگزار دولتی است فرق می‌کند.»

اختلاف پدر و فرزندی

شاید بتوان یکی از معروفترین نمونه این اقوام هایی را که در تفکرات سیاسی با یکدیگر اختلاف نظر دارند در خانواده آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان پیدا کرد. علی جنتی که همین پنجشنبه گذشته از مجلس برای وزارت ارشاد رای اعتماد گرفت در تفکرات سیاسی اش خیلی به پدر نزدیک نیست. او چندی پیش در گفت وگو با هفته نامه آسمان اظهار داشته بود که «علاوه بر رابطه پدر و فرزندی ایشان همواره از نظر علمی و اخلاقی استاد و راهنمای من بوده اند.لذا برای ایشان بسیار احترام قائل هستم.ایشان از نظر معنوی و مراتب تقوی و زهد و پارسایی شخصیت کم نظیری هستند.از نظر سیاسی طبیعی است که اختلاف نظر داشته باشیم.چون متعلق به دو نسل هستیم».

علی جنتی گفته بود در گذشته با ایشان {آیت الله جنتی} زیاد بحث می کردم منتها در طول چند سال اخیر کمتر بحث می کنیم.  نه من می توانم روی ایشان تأثیر بگذارم و نه ایشان می توانند افکار مرا تغییر دهند.ممکن است احیاناً برخی از مباحث به جدل بکشد و احترامی که ما برای ایشان قائل هستیم، خدشه دار بشود.

http://www.tabnak.ir/fa/news/338922/%D9%81%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%B5%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF

نامزد دکتر مصدق

مرکز اسناد انقلاب اسلامی - اشرف الملوک فخرالدوله، فرزند مظفرالدین شاه قاجار و مادر علی امینی -یکی از نخست وزیران دوره پهلوی دوم- بود که در سال 1334 هجری شمسی بر اثر سکته قلبی و در سن 73 سالگی درگذشت.

وی قبل از ازدواج با محسن خان امین الملک، به نامزدی پسرخاله خود دکتر محمد مصدق در آمده بود، ولی این نامزدی به ازدواج ختم نشد.

این عکس در سال ۱۳۱۳ در راه قاهره به مکه از اشرف الملوک فخرالدوله برداشته شده‌است

 
 
عکسی از دوران کهنسالی اشرف الملوک فخرالدوله

http://www.asriran.com/fa/news/291522/%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%AF-%D8%AF%D9%83%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%B5%D8%AF%D9%82-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

جای زنان در کابینه خالی نیست!

عصر ایران - در پی انتشار نقدی در عصرایران در خصوص عدم حضور زنان در بین وزرای روحانی، یکی دیگر از اعضای تحریریه، این موضوع را از زاویه ای دیگر مورد بررسی قرار داده و مطلب پیشین سایت را نقد کرده است. یادداشت هومان دوراندیش را در این باره بخوانید:
زمانی که فهرست وزرای پیشنهادی حسن روحانی منتشر شد، برخی از ناظران سیاسی از عدم حضور زنان در کابینه روحانی انتقاد کردند. این انتقاد البته ناشی از آرمانی دموکراتیک و شریف است: برابری حقوقی زنان و مردان.

دموکراتیزاسیون فرایندی‌ست که به محرومیت زدایی از نیروهای در اقلیت، حاشیه‌ای و تحقیرشده جامعه منتهی می‌شود. پیشرفت روند دموکراتیزاسیون نیز ممکن است روزی به برابری حقوقی زنان و مردان در جامعه ایران بینجامد. ولی آیا وجود چنین آرمانی در میان نیروهای دموکراسی‌خواه جامعه ایران، دال بر روایی مطالبه "حضور زنان در کابینه حسن روحانی" است؟

به نظر می‌رسد که پاسخ این سوال منفی است؛ چرا که زنانی که امروزه امکان حضور در مناصب نسبتاً مهم ساختار قدرت در نظام سیاسی ایران را دارند، عموماً در حد و اندازه مدیریت یک وزارتخانه نیستند.

این مدعا، شاید در بدو امر گزاف و غیرمنصفانه به نظر آید، ولی عملکرد ضعیف زنان حاضر در مجلس نهم، یکی از دلایل اصلی آن است. در دو روز اول بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی حسن روحانی به مجلس شورای اسلامی، از دیوارهای مجلس صدا برخاست ولی از نمایندگان زن حاضر در مجلس شورا، صدایی درنیامد!

در مجلس نهم، 9 نماینده زن حضور دارند ولی هیچ یک از این 9 خانم محترم، کوچکترین حرفی در مخالفت یا موافقت با وزرای پیشنهادی حسن روحانی نداشتند که نداشتند! (دستکم تا لحظه نگارش این یادداشت در آخرین ساعات بررسی وزرای پیشنهادی) نطق در موافقت و مخالفت به کنار، بانوان محترم مجلس حتی یک تذکر آیین‌نامه‌ای هم ندادند. آنها فقط نشستند و سخنان مودبانه و گاه غیرمودبانه مردان را شنیدند و بس.


اگر نمایندگان "جامعه زنان ایران" این بانوان محترم و ساکت‌اند، پس چندان عجیب نیست که هیچ وزیر زنی در کابینه حسن روحانی حضور ندارد. از اقلیتی ساکت و بی‌نظر، چگونه انتظار کارآمدی و مدیریت در سطوح عالیه کشورداری داشت؟

در پاسخ به این نقد، ممکن است گفته شود که زنان حاضر در مجلس نهم، نمایندگان همه بخش‌های جامعه زنان ایران نیستند و زنان دیگری هم در جامعه ایران وجود دارند که نه تنها نطق غرا در مجلس شورا از عهده‌شان بر‌می‌آید که جامه وزارت نیز بر تن آنان زیبنده است.

این سخن، سخن درستی است ولی وقتی چنین زنانی حتی امکان راهیابی به شوراهای شهر و روستا و مجلس شورا را ندارند، حسن روحانی چگونه می‌توانست آنان را بر مسند وزارت بنشاند؟

نکته دیگر اینکه، چیدمان دولت روحانی مبتنی بر اصل "پرهیز از آزمون و خطا" است. حسن روحانی معتقد است شرایط کنونی کشور بحرانی است و نمی‌تواند دولت خود را محل استقرار "وزرای نیازموده" کند. هم از این رو، دولت او دولت جوانی نیست. در بین وزرای او، در سطح وزارت، نه جوانان جای دارند نه زنان. اگر اصل "پرهیز از آزمون و خطا" را، که مبتنی بر تحلیل کلی روحانی از وضعیت کنونی کشور است، در نظر بگیریم، می‌توان گفت کسانی که از "جای خالی زنان در کابینه" دم می زنند، نقدشان شبیه نقد آن دسته از نمایندگان مجلس است که در دو روز گذشته، در رثای "جای خالی جوانان در کابینه" مرثیه‌سرایی کردند. نباید فراموش کرد که روحانی با تاکید بر یک "هست" و یک "باید"، یعنی خطیر بودن شرایط کشور و ضرورت پرهیز از آزمون خطا، رای اکثریت مردم ایران را در انتخابات ریاست جمهوری کسب کرد.

وعده بهبود شرایط زنان هم البته در سخنان روحانی بود، ولی چنین هدفی لزوما با انتصاب یک وزیر زن اصولگرای قابل عبور از فیلتر مجلس اصولگرا، محقق نمی‌شود. مهم وضع قوانین و ایجاد شرایط مطلوب برای زنان در جامعه ایران است.

جامعه ایران، به تبع جامعه جهانی، به طور کلی در این مسیر گام برمی‌دارد؛ ولو که این حرکت به اجبار از سوی برخی از مقامات سیاسی کشور پذیرفته شده باشد. بهبود شرایط زندگی زنان، که سنگ بنایش توسعه حقوق و آزادی‌هان زن در جامعه است، امری گریزناپذیر در جهان مدرن کنونی است. مگر اینکه کسانی بخواهند با ترویج طالبانیسم، به تقابل بنیادی با "وضع زنان در جهان جدید" برخیزند. چنین نیروهایی در ایران پس از انقلاب، خوشبختانه نیروهایی حاشیه‌ای بوده‌اند و به دلیل قوت جامعه مدنی ایران نسبت به جامعه مدنی در کشورهایی چون افغانستان و پاکستان و بسیاری از دیگرکشورهای اسلامی، هیچ‌گاه تیغ شان تمام و کمال نبریده است و نتوانسته‌اند زنان ایرانی را به "زنان پرده‌نشین" بدل کنند. 


باری در این طی مسیر نیمه‌اجباری، دولت می‌تواند نقش کاتالیزور را ایفا کند. ولی برای ایفای چنین نقشی، آن هم در شرایط فعلی که مساله اصلی جامعه ایران "اقتصاد و سیاست خارجی" است، نیازی نیست حتماً یکی از زنان نامعتقد به "توسعه دموکراتیک حقوق زنان" به شکل نمایشی و صرفا برای پرکردن ویترین دولت وارد کابینه شوند. وزیر زنی که به طور کلی و اصولی مخالف خواسته‌های دموکراتیک جنبش زنان در جامعه ایران باشد، همان بهتر که وزیر دولتی برآمده از آرای نیروهای اجتماعی دموکراسی‌خواه جامعه ایران نباشد.   

http://www.asriran.com/fa/news/290607/%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA