میرحسین از نوجوانی تا به امروز (تصویری)

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

طالبان کدام نواحی پاکستان را در اختیار دارد؟

ژنرال پرویز اشفق کیانی در حال بازدید از نیروهای نظامی در سوات

سوات که بخاطر زیبایی طبیعتش به سوئیس پاکستان شهرت دارد، برای دهه ها یکی از جاذبه های توریستی این کشور به شمار می رفت. همه ساله گردشگران پاکستانی و خارجیان مقیم این کشور برای فرار از گرمای آزارنده دیگر نقاط پاکستان به این منطقه می رفتند، اما این منطقه اکنون کاملا در اختیار طالبان است.

از اوایل ماه آوریل سال جاری قانون شریعت در این منطقه به اجرا درآمد و از آن زمان تاکنون دعاوی موجود بر اساس این قانون حل و فصل شده است.

حکومت محلی شمالغرب پاکستان موافقت کرد که در ازای خلع سلاح طالبان محلی، قانون شریعت را به رسمیت بشناسد. اما علیرغم اطمینان خاطر هایی که رهبران مختلف طالبان داده بودند، نه تنها پیروان آنها به طور کامل خلع سلاح نشده اند، بلکه از ماه آوریل تاکنون فعالیت طالبان در این منطقه به نوعی افزایش نیز پیدا کرده است.

طالبان در زمینه اعمال کنترل کلی خود بر اداره امور در سوات موفق بوده اند. این موفقیت بخصوص در زمینه پاسداری از منطقه و نظام قضایی آن، بیشتر بوده است. علاوه بر این، از آنجا که مولانا فضل الله، داماد صوفی محمد، رهبر "تحریک نفاذ شریعت محمدی" Tehrik-i-Nifaz-i-Shariat-i-Mohammadi (TNSM) یا حرکت تحکیم شریعت محمدی در این منطقه مستقر است، سوات به نوعی به مرکز فرماندهی شهر سوات و مناطق اطراف آن تبدیل شده است.

در داخل منطقه سوات و اطراف آن مخفیگاه هایی هست که گفته می شود طالبان به هنگام احساس خطر یا به هنگام عقب نشینی تاکتیکی در آنها پنهان می شوند. اگر فشار بر طالبان در سوات افزایش یابد، این مخفیگاه ها بسیار به کار آنها خواهد آمد. در این صورت آنها می توانند در قسمتهای شمالی تر این منطقه که کاملا در اختیارشان است از نظرها پنهان شوند.

۲- شنگله


شنگلا منطقه محل اقامت امیرمقام، یک نماینده پارلمان و وزیر سابق است که مورد حمایت مشرف قرار دارد. گفته می شود که این منطقه نیز تا حدی تحت کنترل طالبان است. گزارشها حاکی از آن است که اخیرا طالبان بر معادن زمرد این منطقه تسلط پیدا کرده اند و این سنگ قیمتی را به کمک معدنچیان محلی استخراج می کنند. شایعات حکایت از آن دارد که بزودی قرار است ارتش پاکستان در شنگلا دست به عملیاتی بزند.

حدود ۱۸ ماه پیش طالبان شنگلاتاپ را که از نقاط استراتژیک این منطقه است تصرف کردند و بر پاسگاه پلسش منطقه مسلط شدند. ماموران پلیس به ناچار و از ترس جان از محل فرار کردند. طالبان تقریبا در همان زمان ادارات دولتی دیگری را نیز در این منطقه تصرف کردند. بنظر می رسد که اکنون طالبان برخی ساختمانهای دولتی را تخلیه کرده باشند اما برخی از تحلیلگران بر این اعتقادند که طالبان در صورت لزوم می توانند بار دیگر بر شنگلا مسلط شوند.

۳- بونر


بونیر که حدود ۱۰۰ مایل از اسلام آباد پایتخت پاکستان فاصله دارد کانون عملیات نظامی فعلی علیه طالبان به شمار می آید. ارتش پاکستان در تازه ترین ادعایش گفته است که بار دیگر قرارگاه منطقه ای داگر را تصرف کرده است. ارتش همچنین ادعا کرده که طالبان را از داگر بیرون رانده است.

بونیر تحت کنترل گروه موسوم به طالبان سوات بود اما ساکنان بومی آن از طالبان حمایت نمی کنند.

بونیر بطور سنتی از سوی پشتونها یک محل مقدس به شمار می آمده چرا که مزار سید علی ترمذی از اقطاب صوفیه در آن است. اما بنظر می آید که به تازگی امواج افراط گرایی تساهل و آزادی مذهبی را که در محل وجود داشت از میان برداشته باشد.

طالبان سوات در سال ۲۰۰۸ کوشیدند بونیر را طی حمله ای چشمگیر به چنگ آورند اما عناصر محلی حمله کنندگان را به عقب راندند. درگیری مسلحانه بین دوطرف در منطقه کلابندی به هلاکت شش تن از نیروهای طالبان انجامید و موجب شد تا طالبان به پایگاه خود در سوات عقب نشینی کنند. اما مقاومت افراد محلی بدون تنبیه باقی نماند. پس ازواقعه شیلابندی طالبان در جریان برگزاری یک رای گیری محلی، طی حمله ای ۴۸ تن از افراد بومی را کشتند.

پس از برقراری "موفقیت آمیز" قانون شریعت در سوات طالبان بار دیگر تصمیم گرفتند تا به منظور گسترش دادن حوزه نفوذ خود بونیر را هدف قرار دهند. طالبان پس از گفتگوهای طولانی با افراد محلی اجازه فعالیت در محل را پیدا کردند. از آن زمان به بعد تمام آرایشگاه ها و فروشگاه های نوارهای موسیقی تعطیل شده اند.

۴- دیر پائین


گزارشها طی یک سال و نیم گذشته حاکی از این بود که طلبان در دیر پائین به مخفیگاه های بسیاری دست یافته اند. در ۲۸ آوریل ۲۰۰۹ ژنرال اطهر عباس سخنگوی ارتش پاکسان این گزارشها را تایید کرد و گفت طالبان در کوه ها پاسگاهایی برپا کرده اند. منطقه موسوم به "میدان" که زادگاه صوفی محمد رهبر "تحریک نفاذ شریعت محمدی" نیز هست، به پاسگاه مهم طالبان در این منطقه تبدیل شده است.

در ۱۸ ماه گذشته، ارتش پاکستان دوبار ادعا کرد که طالبان را از دیر پائین بیرون رانده و کنترل منطقه را به دست آورده است .

بیشتر مردم می گویند که طالبان اگر لازم باشد می توانند از پایگاه قدرتمند خود در دیر پائین برای گسترش حوزه عمل خود در دیر بالا نیز استفاده کنند.

۵- وزیرستان جنوبی


وزیرستان جنوبی پهناور ترین منطقه عشایری پاکستان است که دو قبیله محسود و وزیر بر آن تسلط دارند. وزیر ها از نظر تاریخی در هر دو سوی مرز پاکستان - افغانستان حضور داشته اند در حالیکه حضور محسود ها همواره به منطقه یا ایجنسی وزیرستان جنوبی محدود بوده است.

اعتقاد عمومی بر آن است که دولت پاکستان تقریبا کنترل خود بر منطقه تحت سلطه قبایل محسود و وزیر را از دست داده است و دیگر مدتهاست که فعالیت ارتش پاکستان به قرارگاه زرینور واقع در وانا که در مرکز ایجنسی قرار دارد محدود بوده است.

ارتش پاکستان سال پیش مجبور شد منطقه تحت سلطه قبایل محسود را تخلیه کند. این زمانی بود که حدود ۳۰۰ تن از سربازان ارتش در این منطقه به گروگان گرفته شده بودند. یکی از محدودیت های اصلی ارتش در این منطقه فقدان یک خط تدارکاتی امن برای انتقال نفر و مهمات به منطقه است.

گزارشها حاکی از آن است که آن بخش از وزیرستان جنوبی مستقیما تحت تسلط بیت الله محسود رهبر شبه نظامیان منطقه است. در این منطقه هفت اردوگاه وجود دارد که در آنها به بمب گذاران انتحاری تعلیمات داده می شود. اعتقاد بر این است که این اردوگاهها یا مراکز آموزشی در مناطق مکین، شاکتوی، کانیگرام، دلا، کوت کای، شوال و بدر قرار دارند.

علاوه بر اینها، اعتقاد بر آن است که ملا نظیر نیز در شیکای و باکر واقع در وزیرستان جنوبی دو اردوگاه آموزشی جداگانه دارد. این مناطق تقریبا در مجاورت وانا، مرکز وزیرستان جنوبی قرار دارند.

۶- وزیرستان شمالی


وزیرستان شمالی محل استقرار قبایل وزیر و داور، از نظر اداری به سه حوزه میرانشاه، میر علی و رازمک تقسیم شده است. وزیر ها ۷۵ درصد جمعیت محل را تشکیل می دهند و بقیه جمعیت منطقه از قبایل داور تشکیل شده است.

طالبان در این هرسه بخش حضور دارند و با توجه به وجود گشتی های منظم آنها در مرکز شهر های اصلی هر سه بخش، تسلط آنها بر این منطقه آشکار است. طالبان دادگاههای فوری خود را در جریان این گشت های روزانه تشکیل می دهند، به شکایات مختلف گوش می کنند و رای خود را از دفاتری که تقریبا در هر بخشی از ایجنسی مستقر کرده اند صادر می کنند.

وزیرستان شمالی توسط یک فرمانده طالبان به نام گل بهادر کنترل می شود. با این حال بیت الله محسود نیز بر دست کم سه اردوگاه طالبان فرماندهی عالیه دارد. دو تا از این قرارگاه ها در میرانشاه و سومی در رازمک قرار دارند. در اینجا هم مانند وزیرستان جنوبی تعداد قابل توجهی از طالبان حضور دارند که به آنها "طالبان پنجابی" گفته می شود.

۷- کورم


ایجنسی کورم مانند ولایت همسایه ی وزیرستان شمالی از نظر اداری به سه بخش تقسیم شده است. کورم علیا، کورم وسطی و کورم سفلی.

حضور طالبان در کورم علیا چندان چشمگیر نیست چراکه جمعیت منطقه شیعی مذهب اند. در کورم علیا نیز اهالی شهر علی زای که به آن " تحصیل" نیز گفته می شود، شیعه هستند. بجز این دو منطقه طالبا تقریبا در سرتاسر ایجنسی کورم که سنی نشین است حضور دارند.

از هنگامی که حملات موشکی با استفاده از هواپیماهای بی سرنشین در شمالغرب پاکستان بیشتر شده، تصور بر آن است که طالبان خارجی به کورم و ایجنسی مجاور آن به نام اورک زای آمده باشند.

۸- اورک زای


ایجنسی اورک زای به دو منطقه اداری اورک زای علیا و اورک زای سفلی تقسیم شده است.

طالبان در اورک زای سفلی حضور چشمگیری ندارند زیرا در آنجا اکثریت جمعیت را شیعیان ضد طالبان تشکیل می دهند. اما در منطقه کوهستانی اورک زای علیا که بیشتر جمعیت آن سنی مذهب است، حضور طالبان و هواداران آنها قابل توجه است.

بیشتر طالبان اورک زای از قّبایل پشتون ممو زای، علی خل، آخل، و فیروز خل هستند و بنظر می رسد حمایت اهالی بومی از طالبان بیشتر جنبه مذهبی دارد و به منزله حمایت از فعالیتهای آنها نیست.

طالبان حکیم الله محسود را به فرماندهی اورک زای، کورم و خیبر منصوب کرده اند. او پسرخاله قاری حسین مغز متفکر تعلیم بمب گذاران انتحاری مورد استفاده طالبان است.

۹- خیبر


در میان مناطق قبایلی شمالغرب پاکستان ایجنسی خیبر تنها منطقه ای است که سازمانهای مختلف مذهبی در آن فعالیت دارند. سه سازمان شناخته شده عبارتند از: لشکر اسلام به فرماندهی منقل باغ، انصار اسلام به فرماندهی قاضی محبوب الحق و امر بالمعروف به سرپرستی نیازگل.

حضور طالبان در منطقه خیبر پدیده تازه ای است و بیشتر تحلیلگران آن را به استفاده نیروهای ناتو از جاده خیبر بعنوان یکی از خطوط مواصلاتی تدارک رساننده به افغانستان نسبت می دهند. در حال حاضر طالبان تقریبا کنترل کامل دو بخش از سه بخش منطقه خیبر شامل جمرود و باره را به دست آورده اند.

۱۰- مهمند


بنا به گزارشها حضور طالبان در سه بخش منطقه مهمند گسترده است. فرماندهی طالبان در این منطقه عشایری شمالغرب پاکستان در دست عمر خالد از اعضای قبیله پشتون صفی است. بنا به گزارشها، علاوه بر طالبان بومی، طالبان عرب و ازبک نیز در این منطقه حضور دارند.

۱۱- باجائور


منطقه باجائور یکی از آن مناطق قبایلی است که طالبان در مراحل آغازین حرکت خود جایگاه شان را در آن محکم کرده اند. تعدادی از رهبران مشهور طالبان مانند مولانا فقیر محمد و مولوی عمر سخنگوی Tehrik Taleban Pakistan (TTP) از اهالی این منطقه هستند.

بنا به گزارشها طالبان در نقاط مختلف باجائور مانند سالار زی و دشت اردوگاه های بسیاری برپا کرده اند.

حضور طالبان در بخشهایی از شمالغرب پاکستان که به منطقه سرحد معروف است حضوری شناخته شده است با این حال بقرار اطلاع دره آدم خل جایی است که حضور طالبان در آن چشمگیر است.

یکی دیگر از مناطق سرحد که گویا برای طالبان از نظر استراتژیک اهمیت دارد، منطقه شیرینی است که هم مرز ولایت پنجاب است و راه دسترسی آسانی برای گسترش نفوذ طالبان به پرجمعیت ترین استان پاکستان را در اختیار طالبان می گذارد.

۱۲- چترال


بیشتر تحلیلگران عقیده دارند که چترال، که شمالی ترین منطقه شمالغرب پاکستان است تا بروز نشانه های فزاینده ای از نفوذ طالبان راه درازی در پیش ندارد. در حال حاضر حضور شناخته شده ای از افراطی گری در این منطقه مشهود نیست اما با توجه به هم مرز بودن آن با مناطق پر تنش سوات و دیر، فعالیتهای طالبان می تواند به این منطقه سرریز کند.

یک عامل مهم که می تواند ماانع هجوم طالبان به چترال شود، عدم وجود راه دسترسی آسان به این منطقه و بارش برف سنگین در تنها مسیر کوهستانی است که این منطقه را به دیگر نقاط شمالغرب پاکستان متصل می کند. اما از سوی دیگر چترال می تواند بخاطر هم مرز بودن ناحیه شمالی اش با افغانستان در طرح استراتژیک طالبان جابگیرد.

گذشته از این ملاحظات مربوط به جغرافیا، نوع سرزمین و آب و هوای منطقه چترال، عامل مهم دیگری هم وجود دارد که ممکن است مانع تلاش طالبان برای گسترش فعالیت های شان در این منطقه شود. نسبت پشتون ها به کل جمعیت در این منطقه کم است و به همین علت بیشتر تحلیلگران اعتقاد دارند که ساکنان چترال که پشتو زبان نیستند، طالبان را در میان خود نخواهند پذیرفت.

نام چترال زیاد در خبرهای مربوط به طالبانیزه شدن شمالغرب پاکستان به چشم نمی خورد اما یک بار در عناوین خبرها دیده شده. چند سال پیش حکومت افغانستان ادعا کرد که یک جاسوس پاکستانی را دستگیر کرده است که بنا به گزارشها به بن لادن کمک کرده بود که با عبور از نورستان از مرز بگذرد و به منطقه چترال وارد شود.

رسانه های غرب نیز مدعی حضور بن لادن در جایی در چترال شدند اما این نظر همواره در حد یک شک باقی ماند.

۱۳- دیر بالا


گزارش شده است که اخیرا در دیر بالا نشانه هایی از افزایش افراطی گری مذهبی مشاهده شده است. اما یک عامل مهم که افراطیون محلی را از طالبان جدا می سازد این است که آنها ادعا می کند هیچ ارتباطی با طالبان ندارند. از طرفی افراطیون محلی خود را طالبان نمی نامند. آنها بیشتر به دخالت در انواعی از تبهکاری شهرت دارند که در قاموس طالبان نمی گنجد.

یک حادثه نظامی قابل توجه در ماه فوریه ۲۰۰۹ در دیر بالا اتفاق افتاد و آن زمانی بود که تعدادی از افراطیون تحت رهبری یک گروه افغان یک پاسگاه شبه نظامیان را در این منطقه تصرف کردند و و علیرغم تقاضاهای مکرر جرگه یا شورای ریش سفیدان محلی حاضر به ترک آن نشدند. در واقعه ای جداگانه در آوریل گذشته، مهاجمان ناشناس پنج مامور پلیس را کشتند.

می توان گفت که طالبان در صورت نیاز می تواند از این منطقه که دفاتری نیز در آن گشوده است و برخی مردم محل هوادار آن هستند به جلب کمکهای پشتیبانی اقدام کند.

۱۴- ملکند


ملکند اساسا گذرگاهی است کوهستانی میان مردان و سوات. از نظر تاریخی شهرت این منطقه بخاطر وقوع نبردهایی میان قبایل محلی و سربازان بریتانیایی در سالهای پایانی قرن نوزدهم است.

پیش از آنکه افراطی گری در سوات بروز کند، سازمان اداری منطقه با مشکلی قضایی روبرو شد. در آن هنگام مقامات محلی عمدتا با فعالیتهای تبهکارانه از جمله آدم ربایی و گروگان گیری برخورد می کردند. در ژانویه سال ۲۰۰۹ چند عضو یک سازمان خیریه نیز ربوده شدند و ربایندگان آنها تقاضای پول کردند. اما ظاهرا بزرگترین حمله طالبان در این منطقه در عکس العمل به یک حمله موشکی یک هواپیمای بی سرنشین آمریکایی به ناحیه امادولا صورت گرفت. در این حمله به یک مرکز آموزشی در ناحیه درگای دست کم چهل شبه نظامی به هلاکت رسیدند.

گرچه طالبان در ملکند حضور مسلطی ندارند، این منطقه در برابر نفوذ آنها بسیار آسیب پذیر به نظر می رسد و تحلیلگران می گویند طالبان اگر لازم باشد می توانند به نحو چشمگیری به این منطقه ورود پیدا کنند.

۱۵- مردان


مردان که حدود شصت مایلی شمال پیشاور واقع است، یکی از پرجمعیت ترین مناطق این ولایت است و یکی از مراکز فعال بازرگانی به شمار می آید.

طی یک سال گذشته حضور طالبان در منطقه مردان رو به افزایش بوده و گزارشهایی هم از درگیری های متعدد آنها با پرسنل شبه نظامی طی این مدت رسیده است. این می تواند بدان معنا باشد که طالبان علیرغم حضور غیر چشمگیرشان در این منطقه، توانایی برهم زدن اداره و نظم زندگی روزمره را دارند.

نشانه های اولیه افراطی گری در مردان در حملاتی به فروشگاههای نوارهای موسیقی و تهیه کندگان ابزار تماشای تلویزیونهای ماهواره ای مشاهده شد. در یک واقعه اخیر، دفتر یک سازمان غیر دولتی مورد حمله قرار گرفت. مسئولیت بیشتر این حملات را فرد ستیزه جو.یی که ادعا می کند رهبر محلی حرکت طالبان پاکستان است به عهده گرفته است.

در سال ۲۰۰۵ نام منطقه مردان به این علت مطرح شد که الفرج اللیبی یکی از عمال سرشناس القاعده در این منطقه دسگیر شده بود.

۱۶- ثوابی


ثوابی را کانون حزب غیر مذهبی پشتونها به نام عوامی نشنال پارتی می دانند. ثوابی بیشتر بخاطر بافت غیر مذهبی جمعیتش از طالبان استقبال نکرد. با این حال اخیرا دستنوشته ها و نقاشی های دیواری حاکی از حمایت از طالبان و قوانین شریعت و تقوای اسلامی در این منطقه دیده شده است.

نام ثوابی مدتها قبل از افزایش اخیر در فعالیت طالبان در شمالغرب پاکستان در خبرها مطرح بوده است. در اوایل دهه ۱۹۹۰، سرگرد امیر از عمال سازمان جاسوسی پاکستان به عنوان یکی از نقش آفرینان محلی و رابط ضد اطلاعات ارتش پاکستان با طالبان مطرح شد. او را یکی از معتمدان سرتیپ امتیاز (که اینک بازنشسته شده) که در آن زمان رئیس سازمان جاسوسی پاکستان بود می دانستند.

سرگرد امیر یکی از نخبگانی بود که در دوران اولیه طالبانیزاسیون شمالغرب پاکستان، اگر نه در تمامی آن کشور، مبانی ایدئولوژیک طالبان را تدوین کرد.

۱۷- پیشاور


پیشاور مرکز سرحد شمالغرب پاکستان است: شهری در خط مقدم جبهه نبرد موسوم به جنگ علیه ترور در پاکستان. بمب گذاری ها و حملات انتحاری به همراه آدم ربایی و گروگان گیری اخیرا در این شهر رواج داشته است. این شهر با چالش افراطی گری که آن را از سه طرف محاصره کرده رویاروست: مردان و چارصدا در شمال، مهمند و خیبر در غرب و دره آدم خل در جنوب. همه این مناطق به رزمگاه تبدیل شده اند. تدارکات ارسالی برای نیروهای ناتو هدف عمده طالبان را در پیشاور تشکیل می دهد. طالبان بیش از ۴۰۰ خودرو حامل کمکهای تدارکاتی برای نیروهای ناتو در افغانستان را منهدم کرده اند. "تحریک طالبان پاکستان" مدعی است که بیشتر این حملات را انجام داده است. یک سحنگوی این حرکت به نام مولوی عمر به بی بی سی گفت که مردان مسلح طالبان آنقدر به کامیونهای حامل تدارکات برای سربازان ناتو حمله خواهند کرد تا آمریکا به حملات با هواپیماهای بدون سرنشین به منطقه پایان ببخشد.

۱۸- خوات


خوات فاصله چندانی با ناحیه نیمه عشایری آدم خل ندارد.

طالبان ادعا می کنند که در این منطقه دست به حملاتی زده اند و نیروهای امنیتی را هدف قرار داده اند. در یک عملیات اخیر نیروهای امنیتی نیز چندین مخفیگاه افراط گرایان را در منطقه مورد حمله قرار داده و دست کم ۳۵ ستیزه جو را کشته اند. در اینجا نیز مانند منطقه مردان و دیگر نواحی شمالغرب پاکستان طالبان بیشتر فعالیت خود را بر حمله به آرایشگاهها و محل های خرید و فروش نوارهای موسیقی متمرکز کرده اند.

۱۹- هنگو


تصور بر آن است که هنگو که در مجاورت منطقه اورک زای قرار دارد، تحت کنترل حکیم الله محسود مرد دست راست فرمانده حرکت طالبان پاکستان یعنی بیت الله محسود است. نقاطی از هنگو که هم مرز با اورک زای است تحت سلطه طالبان قرار دارد.

یکی دیگر از دلایل کنترل بیشتر طالبان بر این منطقه به گمان تحلیلگران آن است که این منطقه با کورم و وزیرستان نیز که طالبان بر آنها تسلط دارد هم مرز است. این تحلیلگران همچنین می گویند که اگر حکومت پاکستان نتواند از افزایش نفوذ طالبان در هنگو جلوگیری کند، عناصر افراطی که فعلا در محدوده نزدیک مرزهای این منطقه به سر می برند بزودی فعالیت خود را به دیگر نواحی گسترش خواهند داد.

تنش فرقه ای میان جمعیت شیعه و سنی مذهب به مثابه گسل دیگری در هنگو عمل می کند و پس از حمله ای انتحاری که در سال ۲۰۰۶ به یک دسته عزاداری شیعه در این منطقه صورت گرفت، این گسل عمیق تر از پیش شده است.

۲۰- بنو


بنو یک منطقه غیر عشایری است با جمعیتی اسکان یافته. این منطقه، همسایه منطقه پرتنش وزیرستان است و شاهد حملای به نیروهای امنیتی و کشته شدن نفرات پلیس و افراد غیر نظامی بوده است.

بنظر می رسد حکومت پاکستان اخیرا در برابر افزایش فعالیت طالبان در این منطقه خویشتنداری نشان می دهد. با این حال، با در نظر داشتن غیبت وابستگی های عشیره ای قوی با طالبان در میان ساکنان بومی، طالبان محلی نتوانسته اند در جلب حمایت مردم توفیقی حاصل کنند.

۲۱- دره اسماعیل خان


این منطقه که بطور سنتی بخاطر گلها و شیرینی جاتش معروف است، مانند دیگر مناطق شمالغرب پاکستان از نفوذ روزافزون و حملات طالبان مصون نمانده است.

ظاهرا دو گروه از افراطیون مسلح در دره اسماعیل خان فعال هستند که یکی از آنها در کار حمله به فرقه مذهبی مقابل است و دیگری به حملاتی علیه پرسنل دستگاه امنیتی دست زده. طالبان فعال در منطقه مجاور وزیرستان مسئولیت تقریبا تمامی حملاتی را که به پرسنل امنیتی صورت گرفته به عهده گرفته اند.

پس از آنکه در سال ۲۰۰۸ ارتش پاکستان به حملاتش علیه طالبان در وزیرستان شدت بخشید، تعداد زیادی از خانواده های عشایر به این منطقه کوچ کردند و در اینجا اسکان یافتند. بعضی از مقامات دولتی از آن بیم دارند که برخی از مبارزان نیز که از عملیات وزیرستان جان به در برده اند اینک در دره اسماعیل خان سکنی گزیده باشند.

طبق آمار ارائه شده توسط پلیس محلی، در رویداد های خشونت آمیز مختلف در سال ۲۰۰۸ تعداد ۸۴ تن از جمله تعداد زیادی از نیروهای امنیتی کشته شده و و بیش از صد تن مجروح شده اند.

بیشتر تحلیلگران معتقدند که دره اسماعیل خان دوران سختی را می گذراند که در آن از یک سو اختلافات فرقه ای و و از سوی دیگر ستیزه جویی طالبان زندگی در این منطقه را مورد تهدید قرار داده است. این تحلیلگران برقراری صلح در دره اسماعیل خان را بدون برقراری آرامش در مناطق همجوار و انجام عملیات متمکرکز علیه سازمانهای مذهبی فرقه گرا میسر نمی دانند.

۲۲- دره قاضی خان


این منطقه از ایالت پنجاب با سرحد شمالغرب پاکستان مرز مشترک دارد. تنش فرقه ای میان سنی ها و شیعیان در این منطقه سابقه تاریخی دارد. تازه ترین نمود این تنش سال پیش هنگامی بروز کرد که یک دسته از عزاداران شیعه توسط یک بمب گذار انتحاری مورد حمله قرار گرفت و در جریان این حمله بیش از سی عزادار کشته شدند. یک رشته اتفاقات تشنج آمیز به دنبال این رویداد در منطقه رخ داد.

بر خلاف کشتارهای فرقه ای گذشته، طالبان مستقر در دره آدم خل مسئولیت این حمله را به عهده گرفتند. سخنگوی طالبان در آن هنگام مدعی شد که پیشاپیش به ارتش پاکستان هشدار داده بود که اگر به عملیات علیه طالبان در منطقه پایان ندهد، طالبان در پنجاب دست به حمله خواهد زد.

۲۳- راجان پور


این منطقه مرزی در جنوب پنجاب به هنگام تصرف مسجد سرخ اسلام آباد توسط یک واعظ افراطی و پیروانش در دو حوزه علمیه (مدرسه) در پایتخت شهرت پیدا کرد. راجان پور شهر محل اقامت مولانا عبدالعزیز امام مسجد سرخ و برادر کوچکترش قاضی عبدالرشید است که در عملیات کماندوهای ارتش پاکستان در مسجد سرخ به قتل رسید. قاضی عبدالرشید در روستای محل تولدش در راجان پور مدفون است.

این بخش بخاطر وجود چند مدرسه مذهبی شهرت دارد که وابسته به همان مکتب فکری وهابی هستند که طالبان از آن پیروی می کنند.

۲۴- باوال پور


باوال پور نیز مانند راجان پور طی دهه گذشته به یکی از مراکز مدارس مذهبی در پنجاب بدل شده است. این منطقه همچنین مقر گروه ستیزه جوی سنی موسوم به جیش محمد است.

جیش محمد همان سازمانی است که رهبرش مولانا مسعود اظهر در نتیجه ربودن یک هواپیمای مسافری هندی به کابل از زندان آزاد شد. بعد از آزادی از زندان، مولانا مسعود اظهر در گردهمایی های گروه های حامی طالبان دیده شده است.

نام باوال پور در جریان یک کوشش نافرجام برای ربودن و منفجر کردن هواپیماهای عازم آمریکا از لندن در خبرها مطرح شد. ظاهرا رشید رئوف مغز متفکر این توطئه که در روز برگزاری دادگاه از چنگ پلیس گریخت، از همین منطقه برخاسته است.

طی چند سال اخیر، باوال پور نه تنها شاهد تعدادی موارد خشونت فرقه ای بوده بلکه چند حمله به رهبران مذهبی و سیاسی محلی را نیز پشت سر گذاشته است.

۲۵- باوال نگر


شهرت باوال نگر بخاطر مدرسه هایی است که به هردو فرقه وهابی / دیو بندی و شیعه تعلق دارند. این مدرسه ها در میان مسلمین کشورهای دگر از اعتبار برخوردارند و دانش آموزان پسر پاکستانی و دیگر کشورها که به تعلیمات مذهبی علاقه دارند جذب این مدارس می شوند.

این منطقه همچنین بخاطر این موضوع شهرت دارد که زادگاه بسیاری از پیروان افراطی سازمانهای مذهبی ممنوعه مانند لشکر جنگوی و سپاه محمد است. گمان می رود تعدادی از فعالان این سازمانها به حملاتی علیه شیعیان دست زده باشند. این افراد تحت تعقیب پلیس محلی قرار دارند. در عین حال تعدادی از فعالان شیعه که تلاشها برای دستگیری شان ناکام مانده نیز از همین منطقه برخاسته اند.

تازه ترین مورد خشونت در باوال پور در جریان انتخابات عمومی فوریه ۲۰۰۸ و هنگامی رخ داد که دو بمب گذار انتحاری در نزدیکی محل اقامت ایجاز الحق وزیر سابق امور فدرال به هلاکت رسیدند. پلیس محلی اعتقاد داشت که آندو می خواستند یا به وزیر حمله کنند و یا یک گردهمایی را که برای بزرگداشت نخست وزیر سابق بینظیر بوتو برگزار شده بود مورد حمله قرار دهند.

۲۶- مظفر گر


مظفر گر نیز بخاطر بروز خشونتهای فرقه ای در گذشته شهرت دارد. با این حال رسانه ها در سال گذشته به این منطقه توجه بیشتری نشان دادند چرا که اعلامیه هایی در این شهر پخش شده بود که نشانه های طالبانیزاسیون در میان گروه های مذهبی محلی در آنها هویدا بود.

مقامات و رسانه های محلی ادعا کردند که این اعلامیه ها از سوی حامیان طالبان در ایالت پنجاب پخش شده که خواستار رعایت حجاب از سوی زنان پنجابی بوده اند. در این اعلامیه ها به زنان علیه بدحجابی و به فروشگاههای نوار موسیقی علیه فروش این نوارهای "منحط" هشدار داده شده بود. اگر چه پس از این هشدار ها حمله ای به مغازه ها صورت نگرفته، حس عمومی ترس را از آن پس می توان در شهر تشخیص داد.

۲۷- جنگ

خلاف نیست اگر گفته شود که جنگ کانون تنشهایی است که طی دو دهه گذشته بخشهای مختلف پاکستان را در برگرفته است. مولانا حق نواز جنگوی یک روحانی ضد شیعه محلی در دهه ۱۹۹۰ یک سازمان ضد شیعی به نام انجمن سپاه صحلبه را در این شهر بنا نهاده است.

از آن زمان تا کنون رویدادهای خشونت بار بسیاری در این منطقه به قتل صدها فعال شیعه و سنی و دیگر افراد بومی انجامیده است.

اختلافات فرقه ای و سیاسی همچنان در این ناحیه ادامه دارد و در انتخابات متعدد از دهه ۱۹۸۰ تا کنون افراد بیشتر بر اساس تفکر مذهبی خود به هواداری از این یا آن نامزد پرداخته اند.

۲۸- باکر


باکر نیز از دهه ۱۹۸۰ تا کنون شاهد تنشهای فرقه ای بوده است. با این حال، نام این منطقه تنها سال گذشته در خبرها مطرح شد: یک بمب گذار انتحاری به یک راه پیمایی سیاسی حمله کرد و دست کم ۲۰ تن را کشت.

حرکت طالبان در پنجاب ادعا کرد که در این حمله دست نداشته است اما رسانه ها و پلیس تنشهای فرقه ای میان فعالان شیعه و سنی را عامل مهمی در راندن این منطقه نسبتا آرام بسوی خشونت دانستند.

۲۹- میان والی


این منطقه از ایالت پنجاب نیز هم که مرز منطقه سرحد شمالغرب است طی چند ماه اخیر شاهد رویدادهای خشونت بار بوده است.

در ماه فوریه، هنگامی که یک پاسگاه پلیس با بمب مورد حمله قرار گرفت، هشت مامور پلیس کشته شدند. مسئولیت این حمله را حرکت پاکستان طالبان به عهده گرفت و آن را به اقدامات ضد طالبان ارتش پاکستان در دره آدم خل ربط داد.

۳۰- چکوال


چکوال نیز تحت تاثیر موج اخیر خشونتهای فرقه ای قرار گرفته است. تازه ترین رویداد از این نوع ماه گذشته روی داد که طی آن یک بمب گذار انتحاری کم سن و سال به یک گردهمایی عزاداران شیعی مذهب حمله ور شد.

به دنبال این رویداد یک منبع ناشناس اعلام کرد که حمله را حرکت طالبان پنجاب انجام داده است. این منبع، این رویداد را به افزایش خشونت در دیگر نقاط ایالت پنجاب ربط داد و گفت که طالبان در صدد است تا حملات دیگری را نیز در این ایالت انجام دهد. 

http://bbc.co.uk/persian/world/2009/05/090514_ag_taliban_advance.shtml

دیدار از آرامگاه دو کمال

اسکندر فیروز
جاده

راه تهران - تبریز از وادی ها و دره هاو تپه های شمال ایران عبور می کند

از تهران تا تبریز بیش از 700 کیلومتر راه است و طی کردن این راه با ماشین بسیار خسته کننده است. ولی شاید همین آرزوی زیارت مقبره کمال خجندی که سالها در دل می پروریدم، باعث شد که خستگی این راه را اصلا احساس نکنم.

من و دو تن از پیوندانم با خودرو یک دوست ایرانیم صبح بروقت عزم سفر تبریز کردیم و پس از عبور از وادیها و دره ها و تپه های شمال ایران بعد از ظهر به شهر کمال رسیدیم. برای بسیاری از تاجیکان تبریز شهر کمال محسوب می شود.

این شاعر غزل سرا که در قرن 14 زیسته است، اصلا در خجند، در شمال تاجیکستان متولد شده و در تبریز، در شمال ایران، فوت کرده است.

"مستقیم، دست راست..."

دروازه

باغ کمال در محله بیلانکوه تبریز در قسمت قدیمی این شهر واقع است

وقتی که به تبریز، مرکز استان آذربایجان شرقی ایران، وارد شدیم، از راننده های تاکسیها و ساکنان محل "باغ کمال" را سراغ می کردیم، می گفت "مستقیم، دست راست..."

در نهایت تصمیم گرفتیم که تاکسی کرایه کنیم و از عقبش خودرو ما نیز روان شد. "باغ کمال" در محله بیلانکوه تبریز، در قسمت قدیمی این شهر واقع است.

بعد از ورود از دروازه این مجتمع با یدالله شکیب، نگهبان "باغ کمال" روبرو شدیم. وی گفت که از چند سال پیش به این سو این مکان "دانشگاه دو کمال" و یا "مرکز آموزش نگارگری" عنوان گرفته است.

مقبره

در این جا مقبره دو کمال، کمال خجندی، شاعر غزلسرا و کمال الدین بهزاد، نقاش معروف قرار دارد

چرا "دو کمال"؟ در اینجا مقبره دو کمال - کمال خجندی، شاعر غزل سرا و کمال الدین بهزاد، نقاش معروف قرنهای 15 و 16 واقع است. نگهبان "باغ دو کمال" گفت که دو سال پیش سنگهای مزار هم کمال خجندی و هم کمال الدین بهزاد برای بازسازی گرفته شده و تا حال آماده نشده اند.

مکتب نگارگری

به گفته آقای شکیب، بعد از آن که "باغ کمال" در سال 1998 به فهرست آثار ملی ایران شامل شد، هم اکنون در این مکان اجرای طرح توسعه "باغ کمال" از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی ادامه دارد.

چند تن از کارگران مشغول بازسازی ساختمال اطراف مقبره بودند. در قسمتی دیگر از "باغ کمال" مصالح ساختمانی ذخیره شده بود.

در قسمت دیگری از این مکان اتاقهای درسی "مرکز آموزش نگاره ای" را می توان دید. ولی چون سفر ما به تبریز روز جمعه که در ایران تعطیل است، صورت گرفت، شاگردان و استادان اینجا حضور نداشتند.

بنای مقبره تقریبا در وسط محوطه باغ قرار گرفته است و در ورودی این بنا در قسمت شمالی باغ واقع است. پس از پایین رفتن از پله ها می توان به درون مقبره راه یافت."

"وا غریبی، واغریب..."

وقتی از پله ها وارد مقبره شدم، هیجانی تن و روانم را فرا گرفته بود، ولی از دیدن پاره ای آشغال که شاید زایرین روی پلکانها گذاشته بودند، ناراحت شدم. این هم برای من غیر چشمداشت بود که بالای دو سنگ مزار کمال خجندی و کمال الدین بهزاد اسم آنها را نیافتم، چون معمولا اسم افراد معروف در سنگ مزار آنها ثبت می شود.

هنگامی که در کنار مرقد کمال خجندی نشستم، پاره ای از این غزل وی به یادم آمد که بایمحمد نیازی، خواننده معروف تاجیک به سبک مقام سروده بود: "در غریبی جان به سختی می دهد مسکین کمال، وا غریبی، وا غریبی، وا غریبا، وا غریب..."

آقای شکیب، شاید احساسات من را پی برد که گفت همه ساله حدود 50-60 نفر از شهروندان تاجیکستان، یعنی همشهریان کمال، به زیارت این مکان می آیند.

یادم آمد که سالی پیش یک مسئول سفارت ایران در تاجیکستان در همایشی در باره کمال خجندی پیشنهاد کرده بود که میان شهرهای خجند و تبریز یک مسیر تازه هوایی ایجاد شود، تا هموطنان این شاعر بزرگ بتوانند به آسانی مقبره او را زیارت کنند.

بازسازی مقبره

یدالله شکیب

آقای شکیب می گوید همه ساله 50 - 60 نفر همشهریان کمال از تاجیکستان به زیارت این مکان می آیند

ضمنا، تبریز از مراکز صنعتی و تجارتی ایران محسوب می شود که در منطقه ای هم مرز با ترکیه واقع است. شاید به همین دلیل برخی از تاجران تاجیک می گویند که علاقه دارند در کنار فعالیتهای تجارتی مقبره کمال خجندی را نیز زیارت کنند.

وقتی صحبت از بازرگانهای تاجیک مطرح شد، این سوال به ذهنم آمد که چرا سرمایه داران تاجیک و یا دولت تاجیکستان نمی توانند در بازسازی "باغ کمال" سهم گذارند؟ چون ما در محافل مختلف از اشعار کمال زیاد می خوانیم و او را جزو افتخارات ملی خود می دانیم!

یدالله شکیب گفت که کلیه مخارج بازسازی این باغ را دولت ایران به عهده دارد و در پاسخ به این سوال که آیا از جانب تاجیکستان نیز در این زمینه کمکی ارائه شده است، وی اظهار بی اطلاعی کرد.

آقای شکیب گفت که "باغ کمال" تنها محل دفن کمال خجندی نیست، در این مکان جمع بزرگی از شعرا، عرفا و اهل هنر و فرهنگ ایران زمین دفن شده اند. از جمله این افراد نظام الدین سلطان محمد نقاش، استاد سلطان محمود مجلد، مولانای توسی و مولانا مشرب شیروانی و دیگران هستند که اکنون از قبرهای آنان اثری نیست.

باغ دو کمال

در باره وجه نام این مکان و چگونگی پیدایش آن در منابع تاریخی آمده است که "شیخ کمال الدین مسعود خجندی پس از آنکه زادگاه خود، شهر خجند را به عزم زیارت مکه معظمه ترک گفت، در بازگشت از سفر حج در شهر تبریز ماندگار شد."

در این باغ در دوره صفوی ها کمال الدین بهزاد نیز به خاک سپرده شد

"حضور کمال در تبریز با زمان حکومت آل جلایری مقارن بود و سلطان حسین جلایری از ارادتمندان کمال خجندی محسوب می شد. به این دلیل، وی در مرحله بیلانکوه باغچه ای را به شیخ هدیه کرد و در آنجا خانقاهی برای کمال بنا نمود و از این زمان باغ مذکور به "باغ کمال" مشهور شد."

کمال الدین مسعود خجندی پس از وفات تقریبا در اول قرن 15 در همان خانقاهی که در باغش قرار داشت، به خاک سپرده شد. پس از خاکسپاری کمال خجندی در این باغ در دوره صفویها کمال الدین بهزاد نیز مدفون شد.

به گفته یدالله شکیب، "باغ کمال" تا زمانی که انجمن آثار ملی ایران نسبت به ساماندهی این باغ و مقبره اقدام نکرد،به گورستانی متروکه بدل شده بود. طبق نتیجه گیری این انجمن، حالا در اینجا تنها مقبره دو نفر، کمال خجندی و کمال الدین بهزاد باقی مانده است. 

http://bbc.co.uk/persian/arts/2009/05/090515_ez_kamal.shtml