خداحافظی با شکستگی شیشه موبایل،لپ تاپ و ساعت

عصرایران؛ ابراهیم حیدری - یکی از نقاط ضعف ابزارهای سیار(تلفن همراه، تبلت، ساعت و...)، صفحاتنمایش لمسی شیشهای است که به راحتی خراش برداشته یا میشکنند. با رواج استفاده از یاقوت (که ترکیبی شیشه مانند از سیلیکات آلومینیوم و منیزیم است) در ساخت ابزارهای مذکور، رفتهرفته خراشیدگی و شکستگی صفحات نمایش را از یاد خواهیم برد.

به گزارش "گروه فناوری و آی تی" عصرایران، یاقوت از نظر درجه سختی بعد از الماس قرار میگیرد و در حال حاضر تعداد اندکی از تلفنهای هوشمند لوکس، قسمتهایی از 5S iPhone مثل پوشش دوربین و حسگر اثر انگشت و همچنین ساعتهای هوشمند اپل از یاقوت استفاده میکنند. چندی پیش نیز اپل سرمایهگذاری 700 میلیون دلاری به منظور ساخت کارخانه تولید شیشه هایی از جنس یاقوت برای محصولات خود کرد.

هزینه تولید شیشه از جنس یاقوت 5 تا 10 برابر بیشتر از هزینه ساخت شیشههای مقاوم تعبیه شده در تلفنهای هوشمند است و در نتیجه استفاده از آن محدود به صفحات نمایش بسیار کوچک یا ابزارهای خاص میشود. اما مهندسان شرکت GT Advanced Technologies با پیدا کردن راهی جدید، مشکل هزینه سنگین تولید آن را مرتفع و موفق به تولید ورقههای فوقالعاده نازک (که ضخامتی معادل یک چهارم ضخامت برگههای معمولی دارند) با قیمتی بسیار پایین شدهاند.

خداحافظی با شکستگی صفحات نمایش ابزارهای سیار

ورقههای یاقوت به صورت لایه لایه روی صفحات شیشهای قرار گرفته و از آنها در برابر صدمات احتمالی محافظت میکنند. وجود لایهای بسیار نازک از یاقوت برای جلوگیری از خراش برداشتن و شکستگی صفحاتنمایش در زمان سقوط ابزارها، کفایت میکند.

در روش جدید، از مقدار یکسانی یاقوت که در گذشته برای محافظت از تنها یک صفحهنمایش مورد نیاز بود، 10 ورقه ساخته میشود؛ از این رو میتوان همه قسمتهای تلفنهمراه و نه تنها بخشهای کوچکی از آن را با یاقوت محافظت کرد. حتی ابزارهای سیار بزرگتر مثل تبلتها هم امکان استفاده از این پوشش محافظ را خواهند داشت. این کار هزینهای بسیار ناچیز چند دلاری به خط تولید اضافه کرده و تاثیر خاصی روی افزایش قیمت تمام شده تلفنهمراه یا سایر ابزارهای سیار نخواهد داشت.

خداحافظی با شکستگی صفحات نمایش ابزارهای سیار

شرکت GT Advanced Technologies یکی از تامینکنندگان اصلی یاقوت بوده و در حال حاضر مشغول ساخت بخش تولید یاقوت شرکت اپل است. این شرکت برای تولید شیشه های یاقوت از دستگاهی به نام شتابدهنده یون که حجمی به اندازه میکسر سیمان دارد استفاده میکند. این دستگاه با تولید دو میلیون ولت الکتریسیته، یونهای هیدروژن را به صورت عمقی و بسیار دقیق روی ویفرهای کریستالی یاقوت پخش میکند؛ سپس ماده حاصل شده در یک کوره قرار داده میگیرد تا حبابهای هیدروژنی در آن تشکیل و نهایتا لایه محافظ ساخته شود. این لایه بعد از صیقل خوردن شفاف میشود.

از شتاب دهندههای یونی برای تغییر ویژگیهای مواد نیمهرسانا هم استفاده میشود اما شرکت GT Advanced Technologies برای جاسازی عمیق و دقیق یونها مجبور به ساخت نمونهای از دستگاه شد که 10 برابر قویتر است. این روش جدید در مقایسه با روشهای مرسوم که در آنها ابتدا قطعات بزرگ یاقوت تبدیل به ویفر و سپس صیقل داده میشدند، دستاوردی بزرگ محسوب میشود. هزینه استفاده از روشهای قدیمی بسیار گران است و به خاطر ناقص بودن پروسه، ورقههای یاقوتی تولیدی فاقد مقاومت کافی بودند و در نتیجه راحتتر خراش بر میداشتند یا میشکستند.

خداحافظی با شکستگی صفحات نمایش ابزارهای سیار

خداحافظی با شکستگی صفحات نمایش ابزارهای سیار

خداحافظی با شکستگی صفحات نمایش

http://www.asriran.com/fa/news/355145/%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D9%84%D9%84%D9%BE-%D8%AA%D8%A7%D9%BE-%D9%88-%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AA

چگونه رقابت امارات و قطر به بمباران لیبی کشیده شد؟!

حمله هوایی امارات متحده عربی به لیبی، نشان‌دهنده مرحله جدید و خطرناکی در رقابت بین کشورهای عرب حاشیه خلیج‌فارس است.

به گزارش «تابناک»، اندرو هاموند، کار‌شناس مسائل خاورمیانه در شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا در مطلبی در فارین پالیسی در‌باره گسترش تقابل بین کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس یادآور شده است، شیخ زاید بن نهیان، بنیانگذار امارت متحده عربی، تلاش داشت که کشورش را دوست همه اعراب جلوه دهد.

امارات دارای ترکیب شگفتی است؛ از سویی دوبی لیبرال و از سوی دیگر شارجه متعصب و محافظه‌کار را شامل می‌شود. امارات پس از عربستان، بزرگ‌ترین اقتصاد جهان عرب است، در حالی که جمعیت آن تنها یک ششم عربستان سعودی است. اینکه چگونه امارات ـ که بنیان‌گذار آن در سال ۲۰۰۴ درگذشت ـ به جایی رسیده که پسر بلندپروازش در مسائل ‌کشورهای درگیر تحولات کشورهای عربی دخالت می‌کند، موضوعی قابل توجه است.

مقامات آمریکایی این هفته اعلام کردند، امارات متحده و مصر وارد جنگ داخلی لیبی شده و به گروه‌های اسلام‌گرایی حمله هوایی کرده‌اند که در آستانه تصرف فرودگاه طرابلس بودند. تصور اینکه کشور کوچکی مانند امارات در درگیری‌های لیبی دخالت کند، به نوبه خود تحول مهمی است. این رخداد از سویی نمادی از شکاف دو جبهه مخالف در منطقه است. عربستان و امارات از اصلی‌ترین حامیان کودتای سال گذشته در مصر بودند که محمد المرسی، نخستین رئیس‌جمهور انتخابی این کشور را ساقط کرد. اسلام‌گرا‌ها همچنان نیرویی مهم در منطقه هستند و از حمایت قطر و ترکیه برخوردارند. در نتیجه روابط بین کشورهای عربی به ندرت به بدی امروز بوده است.

یکی دیگر از چالش‌های جدی تحولات کشورهای عربی، ترس حاکمان امارات از اسلام‌گراهای وابسته به اخوان المسلمین در این کشور است. در نتیجه حکومت سرکوب شدیدی را در پیش گرفته و از جمله تابعیت ۱۳۰ تن را لغو، ‌نظارت بر رسانه‌های مجازی را تشدید، ‌اندیشکده‌های خارجی را تعطیل ‌و قوانین سخت‌گیرانه‌ای را به نام مبارزه با تروریسم اجرایی کرد.

دخالت امارات و مصر در لیبی، نمونه‌ای دیگر از تشدید احساس قدرت در بین کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و نشان‌دهنده تغییری جدی در منطقه خاورمیانه است. کشورهای عربی پس از استقلال خود از بریتانیا، تلاش داشتند خود را مناطقی دور از تنش، بهشت‌های فارغ از سیاست و ثروتمندانی متکی به درآمدهای نفتی نشان دهند، ولی تحولات پس از سال ۲۰۰۳ و ترس از قدرت یافتن ایران، باعث مخارج گسترده تسلیحاتی شده است.


تسلیحات خریداری شده با هدف مقابله با ایران، در مسیر تحولات کشورهای عربی، کاربرد جدیدی پیدا کرده و برای خفه کردن مخالفان داخلی ـ برای نمونه در بحرین و عربستان سعودی ـ و یا برای پیشبرد منافع ملی در کشورهای دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد. قطر در شرایطی که روابطش با کشورهای مجاور رو به وخامت گذاشته، در ماه مارس امسال، از برنامه خود برای خرید نظامی ۲۳ میلیارد دلاری و از جمله حجم انبوهی از بالگردهای تهاجمی از بوئینگ و ایرباس خبر داد؛ معنای پنهان بمباران لیبی این است که مصر و امارت واقعا دوست دارند دوحه را بمباران کنند.

تلاش‌هایی شده‌ تا قطر به جمع دیگر کشورهای عرب منطقه بازگردانده شود. در آغاز امسال، امارات به همراه عربستان سعودی و بحرین، سفرای خود را از دوحه فراخواندند و به قطر اولتیماتوم دادند که روابط خود را با اخوان‌المسلمین قطع کند. به تازگی نیز هیأت بلندپایه‌ای از عربستان سعودی شامل سعود الفیصل وزیر خارجه، وزیر کشور محمد بن نایف و رئیس دستگاه اطلاعاتی خالد بن بندر به دوحه رفتند تا آخرین شانس‌ها برای سر عقل آوردن قطر را امتحان کنند، ولی به نظر می‌رسد تلاش آن‌ها نتیجه محدودی داشته است.

لیبی البته پیش از این محل قدرت‌نمایی کشورهای عربی بود. در اوایل تحولات کشورهای عربی، قطر و امارات به همراه ناتو در حملات هوایی برای حمایت از شورشیان لیبایی و ساقط کردن حکومت قذافی شرکت کردند؛ هرچند دخالت امارات در آن ماجرا محدود بود، قطر به تأمین مالی و حمایت رسانه‌ای از اسلام‌گرایان لیبیایی ادامه داد.

مقامات اماراتی هر گونه نقشی در حملات هوایی اخیر به طرابلس را انکار می‌کنند و همچنان اصرار دارند که امارات به عنوان واحه آرامش در این منطقه پرتلاطم، قصد خراب کردن اوضاع با دخالت در بحران‌های خارجی را ندارد. این موضوعی است که‌ جدا مورد تأکید وزیر خارجه امارت قرار گرفته است. انور قرقاش البته همچنان اخوان المسلمین را تروریست می‌نامد و به دولت قطر به دلیل رفتار رسانه‌های این کشور حمله می‌کند.

با وجود تکذیب مقامات رسمی، درست بودن این کار دولت امارات در درون کشور مورد بحث قرار گرفته است. عبدالخالق عبدالله از شخصیت‌های شناخته ‌اماراتی در پاسخ به سفیر سابق امارات، مدعی شده که امارات در لیبی دخالت کرده تا از تشکیل حکومتی مانند داعش در همسایگی مصر جلوگیری کند.

این در حالی است که امارات پیش از این به گونه‌ای رفتار کرده ‌که برای مثال القاعده هیچ حرکتی علیه دوبی انجام ندهد. به نظر می‌آید روابط امارات با بازیگران متفاوت و از جمله به رسمیت شناختن حکومت طالبان در دهه ۱۹۹۰ ابزاری برای به مخاطره نیفتادن این کشور بوده است.

تغییرات عمیق در شرایط منطقه، باعث شده که امارات نیز در درگیری‌های منطقه طرف یک گروه را بگیرد. در نگاه اماراتی‌ها، عربستان و مصری‌ها، قطری‌ها بازیگری دردسرساز هستند که در حال تقویت نیروهایی است که سیستم‌های سیاسی بی‌رمق کشورهای عربی را به مخاطره انداخته است، ولی بمباران لیبی توسط امارات تنها نشان‌دهنده ترس آنهاست و اوضاع روابط کشورهای عربی را احتمالا خراب‌تر می‌کند.

http://www.tabnak.ir/fa/news/430821/%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%B1%D9%82%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D9%82%D8%B7%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%84%DB%8C%D8%A8%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%AF

تفاوت استراتژی مایکروسافت و اپل در دنیای فن‌‌آوری

شاید در وهله نخست این گونه به نظر آید که مایکروسافت و اپل دو غول بزرگ دنیای فن‌آوری و IT در یک راستا گام بر‌می‌دارند و کارهای آنها بنا به یکسری از اصول مشخص و از پیش تعریف شده است. البته تا حد  بسیاری این گونه نیز هست؛ اما این دو در استراتژی‌های خود به شدت با هم متفاوتند و رویکردهای متفاوتی را در قبال بازار و مشتریان در دستور کار خود دارند.

به گزارش «تابناک» اگر بخواهیم‌ خلاصه ‌بگوییم، مایکروسافت بازار را از بالا به پایین نگاه می‌کند، ولی رویکرد اپل کاملا برعکس و از پایین به بالاست. بگذارید بیشتر توضیح دهیم؛

تفاوت استراتژی مایکروسافت و اپل در دنیای فناوری
استراتژی مایکروسافت پیرامون این نکته متمرکز شده ‌که همه افراد به همه جور ابزاری برای فعالیت‌های خود نیاز دارند، بدون توجه به اینکه این افراد چه کسانی هستند. در نتیجه مایکروسافت و همه همکاران این شرکت از جمله اینتل تولیدات خود را پیرامون این استراتژی و رویکرد متمرکز کرده‌اند.

به همین دلیل است که رویکرد ۲ در ۱ را در بیشتر کارهای مایکروسافت می‌بینیم؛ برای نمونه، در تولید Surface. پرسش اینجاست که این یک تبلت است یا‌ لپ‌تاپ؟ از دیدگاه مایکروسافت هیچ فرقی ندارد: هرگاه بخواهید یک لپ‌تاپ است و هر زمان که اراده کنید، یک تبلت. مایکروسافت به این موضوع اعتقاد دارد و مشتری را در راستایی نگه می‌دارد که بتواند همه نیازهای خود را پوشش دهد.

در آن سوی اپل نگاهی از پایین به بالا دارد. زمانی که در سال ۲۰۱۰ استیو جابز فقید برای نخستین بار iPad را معرفی کرد، نخستین نکته‌ای که در نظر داشت، این بود که این یک دستگاه مصرفی است. به همین دلیل همه ‌تبلیغاتی که پیرامون iPad صورت می‌گرفت، بر جنبه کاربردی و مصرفی آن تأکید داشت. تنها طی یک سال اخیر است که اپل جنبه «تولید» و خلاقیت را در خط تولید تبلت‌های خود مد نظر قرار داده است.
 
تفاوت استراتژی مایکروسافت و اپل در دنیای فناوری
توجه داشته باشید که این تفاوت استراتژی حتی در ادبیات این دو نیز دیده می‌شود. برای مایکروسافت واژه تولید و بهره‌وری یا Productivity مد نظر است، در حالی که اپل واژه ابتکار و خلاقیت یا Creativity را در دستور کار دارد. مایکروسافت در تبلیغات خود مردمی را نشان می‌دهد که با Surface در حال کار و تولید هستند، در حالی که اپل افراد را در حین ایجاد خلاقیت و انجام کارهای جالب با iPad نشان می‌دهد.

به عبارتی روشن‌تر، مایکروسافت مشتریان را در حال تولید و بهره وری می‌داند، در حالی که اپل می‌خواهد مشتریان کمی استراحت کنند و کارهای جالب و خلاقانه با ابزارهای خود ‌انجام دهند. این موضوع ذهنیت متفاوتی ‌در مشتریان ایجاد می‌کند. بسیاری از کار‌شناسان بر این باورند که این موضوع منجر به موفقیت اپل در سال‌های اخیر برای تسخیر بازار شده است.

تفاوت استراتژی مایکروسافت و اپل در دنیای فناوری

تیم کوک، مدیر جدید اپل و تیم وی، این موضوع را مد نظر دارند که خط سیر iPad و iPhone باید کاملا متفاوت باشد. از این جهت که این دو دستگاه باید برای‌‌ همان Creativity به کار روند، در حالی که اگر کسی به دنبال Productivity است، باید به سراغ Mac Book یا لپ‌تاپ این شرکت برود.

اما در آن سوی و در مایکروسافت، ساتیا نادلا و تیم وی استراتژی خود را در پر کردن شکاف بین لپ‌تاپ و تبلت برای بیرون کشیدن بیشترین قدرت Productivity در کاربران می‌بینند. این موضوع را در سیستم عامل مایکروسافت می‌بینیم. این سیستم عامل در حال حرکت به سمتی است که یک سیستم عامل یکپارچه برای PC لپ‌تاپ، تبلت و گوشی هوشمند باشد.

هرچند مایکروسافت تا کنون از دو رقیب اصلی خود یعنی گوگل و اپل در بازار عقب مانده است، ‌برخی کار‌شناسان بر این باورند که پافشاری مایکروسافت بر رویکرد خود، می‌تواند در سال‌های آتی سهم این شرکت را در بازار تا حد بسیاری بهبود داده و به ثبات برساند. البته در این میان، هستند کسانی که می‌گویند، گوگل با Chromebook و اپل با Mac Book می‌توانند این رؤیای مایکروسافت را به شدت و به شکلی جدی به چالش بکشند.

http://www.tabnak.ir/fa/news/430814/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C-%D9%85%D8%A7%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%A7%D9%81%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D9%BE%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D9%86%E2%80%8C%E2%80%8C%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C