'تلاش برای خرابکاری پنهانی در زیرساخت های اتمی ایران'

روزنامه نیویورک تایمز شنبه شب در وبسایت خود به نقل از مقام های ارشد آمریکایی و خارجی گزارش داده است که جورج بوش سال گذشته درخواست اسرائیل برای دریافت بمب های مخصوص بتون شکن که برای حمله به تاسیسات اصلی اتمی ایران می خواست را رد کرده و در عوض به اسرائیلی ها گفته است که او دستور یک عملیات پنهانی تازه با هدف خرابکاری در آنچه تلاش های ایران برای ساخت سلاح اتمی فرض می شود را داده است.

براساس این گزارش به قلم "دیوید سنگِر" خبرنگار و تحلیلگر ممتاز نیویورک تایمز، مقام های کاخ سفید هرگز نتوانستند با اطمینان بگویند که آیا اسرائیل تصمیم گرفته بود پیش از آنکه با اعتراض آمریکا مواجه شود، به تاسیسات اتمی ایران حمله کند یا اینکه قصد اسرائیل وادار کردن دولت بوش به اقدامات قاطعانه تر علیه برنامه اتمی ایران بود.

اما به نوشته نیویورک تایمز درخواست اسرائیل برای عبور از آسمان عراق برای رسیدن به تاسیسات اتمی نطنز - عمده ترین تاسیسات اتمی ایران در برای غنی سازی اورانیوم - زنگ خطر را برای مقام های آمریکایی به صدا در آورد.

مقام های آمریکایی به این روزنامه گفته اند که کاخ سفید فورا و قاطعانه آن درخواست را رد کرد و اسرائیلی ها حداقل در کوتاه مدت از طرح های خود عقب نشستند.

به نوشته دیوید سنگِر اما این گفتگوی فشرده میان اسرائیل و آمریکا، کاخ سفید را به صرافت انداخت تا مقام های اسرائیلی را از تلاش های تازه آمریکا برای خرابکاری پنهان در زیرساخت های اتمی ایران با خبر کند، برنامه هایی که اکنون تحویل دولت اوباما داده خواهد شد.

نیویورک تایمز می نویسد که این شرح از برنامه مخفیانه و مفصل دولت آمریکا و تلاش دولت بوش برای منصرف کردن اسرائیل از حمله هوایی به ایران را طی 15 ماه در جریان مصاحبه با مقام های کنونی و سابق، کارشناسان غیردولتی، بازرسان بین المللی و مقام های اروپایی و اسرائیلی به دست آورده است. کلیه این افراد به شرط فاش نشدن نامشان با نیویورک تایمز مصاحبه کرده اند.

نیویورک تایمز می نویسد این مصاحبه ها ظاهرا نشان می دهد که هرچند رئیس جمهور آمریکا به طور مفصل در جریان گزینه های مختلف برای حمله آمریکا به تاسیسات ایران گذاشته شد اما او هرگز دستوری برای فراتر رفتن از طرح های احتیاطی در این زمینه صادر نکرد. و اینکه آقای بوش از سوی گروهی از مقام های دولت تحت رهبری رابرت گیتس وزیر دفاع قانع شده بود که هر حمله ای به ایران احتمالا بی اثر خواهد بود و به اخراج بازرسان بین المللی از ایران و پنهانی تر شدن برنامه اتمی این کشور منجر خواهد شد.

این برنامه مخفیانه آمریکا، که اوایل سال 2008 شروع شد، شامل تلاش های جدید آمریکا برای رخنه کردن در زنجیره تامین مواد برنامه اتمی ایران در خارج و تلاش های تازه، گاه آزمایشی، برای تضعیف سیستم های الکتریکی، کامپیوتری و سایر شبکه هایی است که ایران بر آنها تکیه دارد

نیویورک تایمز

این روزنامه می نویسد: "مصاحبه ها نشان می دهد که در عوض آقای بوش یک برنامه فشرده تر عملیات مخفیانه علیه ایران را اختیار کرد چرا که نتیجه گیری کرده بود تحریم های آمریکا و متحدان آن در آهسته کردن تلاش های غنی سازی اورانیوم (ایران) ناکام مانده است."

"این برنامه مخفیانه آمریکا، که اوایل سال 2008 شروع شد، شامل تلاش های جدید آمریکا برای رخنه کردن در زنجیره تامین مواد برنامه اتمی ایران در خارج و تلاش های تازه، و گاه آزمایشی، برای تضعیف سیستم های الکتریکی، کامپیوتری و سایر شبکه هایی است که ایران بر آنها تکیه دارد."

مخالفت جورج بوش با حمله نظامی اسرائیل به ایران قبلا نیز گزارش شده بود.

روزنامه گاردین اواخر ماه سپتامبر گزارش داد که اسرائیل در سال 2008 به طوری جدی بمباران تاسیسات اتمی ایران را مد نظر قرار داده بود اما جورج بوش در واکنش گفت از چنین حمله ای حمایت نمی کند.

گاردین به نقل از منابع ارشد دیپلماتیک اروپایی نوشت که اهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل این مساله را در ملاقاتی در روز 14 مه با جورج بوش در میان گذاشته بود.

روزنامه اسرائیلی هاآرتص نیز در ماه اوت گزارش داده بود که دولت آمریکا درخواست اسرائیل برای فروش تجهیزات نظامی به این کشور را رد کرده است. براساس آن گزارش مقام های آمریکایی گفته بودند که این درخواست نشان می دهد اسرائیل در "مراحل پیشرفته" مقدمه چینی برای حمله به ایران است.

اما این بخش از گزارش نیویورک تایمز که به وجود یک برنامه مخفیانه برای خرابکاری در تاسیسات اتمی ایران مربوط می شود تازگی دارد. 

http://bbc.co.uk/persian/iran/2009/01/090110_si-nyt-iranbush.shtml

گاز ایران، بازار اروپا و ظرفیت‌های بدون استفاده

رضا تقی زاده (تحلیلگر مسائل ایران)

اقدام روسیه در کاهش میزان صدور گاز به اوکرائین، که به قطع جریان گاز در بلغارستان یونان و مقدونیه انجامید ، نگرانی های کهنه ناشی از خطر کمبود گاز در  ترکیه، اطریش، آلمان و حتی بریتانیا را که مستقیما متکی به گاز روسیه نیست، تجدید کرد.

با توجه به سابقه اقدام روسیه در قطع جریان صدور گاز به شرق و غرب اروپا، کوشش برای متنوع ساختن منابع تامین گاز اروپا، به منظور افزایش ضریب امنیت توزیع انرژی، این بار بیش از هر زمان دیگر مورد توجه مراکز تصمیم گیری در اروپا قرار گرفته است.

نکته قابل ملاحظه در آغاز تلاش های تازه برای متنوع ساختن منابع توزیع  گاز اروپا، چشم پوشی  از قابلیت های ایران به عنوان   یکی از مسیر های اصلی انتقال انرژی آسیای مرکزی است. همچنین امکانات بالقوه و بی نظیر  آن کشور در تامین بخش عمده ای از نیازهای قاره قدیم  به گاز وارداتی نیز تنها به شکل «بالقوه» باقی مانده است. حال آنکه ایران با در اختیار داشتن ۱۶ در صد از ذخایر گاز  طبیعی جهان، عملا متصل به لوله های انتقال گاز اروپا است.

میزان کاهش  اخیر گاز صادراتی روسیه به اوکراین به  ۹۲ میلیون متر مکعب در روز بالغ می شود. در حالی که انتظار می رفت میزان گاز ارسالی حتی تا میزان ۲۰۰ میلیون متر مکعب در روز افزایش یابد.

ایران اکنون با تولید در حدود ۵۰۰ میلیون متر مکعب گاز روزانه، قادر است حتی بدون افزایش تولید و تنها از راه صرفه جویی در مصرف بی رویه گاز خانگی، در فاصله یک سال ظرفیت صدور گاز تا میزان ۱۰۰ میلیون متر مکعب در روز را ایجاد کند.

اصلاح قیمت گاز مصرفی در داخل، هماهنگ با آموزش روشهای صرفه جویی و همچنین استفاده از ابزار های خانگی کم مصرف، یقینا می تواند  در کاهش مصرف و ایجاد ظرفیتهای صدور گاز موثر  واقع شود؛ مسئولیتی که که دولت ایران تاکنون به دلیل نگرانی از ایجاد نارضایتی بیشتر و احتمال مقاومت مصرف کنندگان، از تن دادن به آن پرهیز کرده است.

در نتیجه نسبت مصرف گاز در ایران با توجه به ظرفیت تولید صنعتی آن کشور و سرانه جمعیت از بسیاری از کشورهای جهان  بالاتر رفته است.

تولید و مصرف

ایران به لحاظ میزان ذخایر با بیش از ۲۸ تریلیون متر مکعب گاز، بعد از روسیه در ردیف دوم جهان قرار دارد. تولید روزانه گاز ایران نزدیک به ۵۰۰ میلیون بشکه در روز است و از این لحاظ در ردیف هفتم جهان قرار دارد.

از لحاظ مصرف مجموع گاز، ایران بعد از آمریکا و روسیه، با  ظرفیت مصرف بیش  ۵۰۰ میلیون متر مکعب در روز سومین کشور جهان است.

شدت مصرف انرژی در ایران -که گاز مهمترین قلم آن به شمار میرود- ۹ برابر بریتانیا و به مراتب بیشتر از ترکیه است. آمار تقریبی فوق  حاکی از اتخاذ سیاست های بی حاصل در اقتصاد انرژی ایران و اعمال مدیریت غلط  در توزیع و مصرف منابع انرژی است. حال آنکه در صورت احساس مسئولیت کافی و وجود قابلیت های مدیریتی لازم، ایران می توانست (و هنوز هم می تواند) ضمن استفاده بهینه از منابع انرژی، به صادر کننده بزرگ گاز دنیا تبدیل شود.

بازدارنده های اصلی که تاکنون مانع از رسیدن ایران به ظرفیت های بالقوه خود در این زمینه  شده اند، علاوه بر مصرف بی رویه  و بی بند و بار انرژی در داخل، متوجه روابط خارجی و محاسبات نا متوازن در ارزیابی اهمیت واقعی  موئلفه های موثر در امنیت ملی نیز هست.

در نتیجه نگرانی های ناشی از تهدید های خارجی، ایران به تدریج روابط  و سطح مناسبات خارجی خود را محدودتر ساخته اما انزوای ایران به خصوص طی سه سال گذشته بیش از پیش تشدید شده است.

سیاست معروف به «نگاه به شرق» نیز که رییس کنونی مجلس شورای اسلامی در کسوت دبیر شورای امنیت ملی وقت، بعد از دوری از اروپا خود را معمار آن معرفی می کرد، با تحمل عقب گرد های اجباری در ژاپن و هند و سردی چین برای همراهی کافی با ایران، تنها محدود به تعدادی از کشورهای کوچک آسیایی  به علاوه روسیه شده است.

حال آنکه ایران برای استفاده حد اکثری از منابع عظیم نفت و گاز خود نیازمند سرمایه گذاری، مدیریت و تکنولوژی پیشرفته است؛ عواملی که منابع اصلی تامین آنها تنها در کشورهایی قرار دارد که  اینک با ایران از در تقابل در آمده اند.

به دلیل بی رغبتی فزاینده اروپا برای ادامه روابط کاری اقتصادی سیاسی و یا توسعه آن با ایران، میزان مشارکت کمپانی های اروپایی در طرح های بهره برداری از منابع نفت و گاز ایران به حد اقل ممکن کاهش یافته است.

عدم علاقه اروپا برای مشارکت در طرح های توسعه  انرژی ایران، ریشه در واکنش تلافی جویانه آن ها در قبال برنامه های توسعه اتمی ایران  و بی اعتنایی ایران به مفاد قطعنامه های  شورای امنیت سازمان ملل دارد. 

قربانی بزرگ

قربانی بزرگ تقلیل  سطح همکاری های فنی و سرمایه گذاری شرکت های اروپایی در ایران، صنایع نفت و گاز ایرانند.

تقریبا تمامی طرحهای تولید گاز ایران با تاخیر سه تا پنج ساله دست در گریبانند و طرح های به بهره برداری رسیده نیز به دلیل مشکلات فنی با حجمی کمتر از ظرفیت اسمی تعیین شده تولید می کنند ( فاز یک پارس جنوبی یکی از نمونه ها است).

در صورت اجرای به موقع طرح های بهره برداری از منابع گاز  ایران که بخش بسیار بزرگی از آن واقع در حوزه های  با مالکیت مشترک است، تولید امروز ایران باید از حجم روزانه ۷۰۰ میلیون متر مکعب در روز عبور می کرد. ارزش سالانه این حجم از گاز -که به جای ایران توسط قطر بهره برداری می شود-  بالغ بر ۲۵ میلیارد دلار است.

در مورد  تولید گاز مایع هم -بیشتر به دلیل کنترل کامل تکنولوژی آن توسط شرکت های آمریکایی- ایران تاکنون به کمترین پیشرفتی دست نیافته است، حال آنکه کشور قطر همین چند هفته پیش اولین محموله گاز مایع خود را به بازار آمریکا فرستاد. 

 میزان ۲۰۰ میلیون متر مکعب گاز ایران در صورت تولید، می توانست در شرایط کنونی پاسخگوی  تمامی نیازهای اروپا به گاز اضافی وارداتی باشد. اما در شرایط موجود ایران با محاسبه صدور روزانه ۱۵ میلیون متر مکعب گاز به ترکیه و واردات ۲۰ میلیون متر مکعب گاز از تر کمنستان، به جای داشتن ظرفیت صادرات و بهره بردن ازدرآمد های ارزی چشمگیر ناشی از آن، وارد کننده خالص  گاز است.

ایران به جای پی گیری طرح پر هزینه و فاقد ارزش صدور گاز به هند و پاکستان، باید با قبول این واقعیت که نقش  اروپا در معادلات امنیت ملی کشور به مراتب مهم تر از نقش هند و پاکستان است، به یک چرخش ۱۸۰ درجه ای در روابط خارجی خود تن داده و راه را برای صدور گاز به اروپا هموار سازد.

به جز دارا بودن ظرفیت مستقل صادرات، ایران قادر است، به عنوان مسیرانتقال، در صدور بخش قابل ملاحظه ای از گاز ترکمنستان به اروپا نیز موثر واقع شود.

در مورد صدور گاز به اروپا ایران ناگزیر از سرمایه گذاری چند میلیاردی برای کشیدن خط لوله نیست. بخشی از این امکانات در مرز ترکیه  هم اکنون فراهم است و بخش دیگر نیز در حال فراهم شدن. به دلیل عضویت احتمالی ترکیه در جامعه اقتصادی اروپا در آینده، ایران برای صدور گاز خود از مسیر ترکیه به  اروپا ناچار به پرداخت عوارض به ترکیه نیز نیست. از این لحاظ هزینه حمل گاز به  اروپا بسیار کم تر از هزینه حمل و فروش گاز به هند است.

به دلیل فعالیت طولانی گازپروم و شرکت  نروژی استات اویل در بازار گاز اروپا، دست یابی ایران به بهترین فرمول فروش و بهره بردن از قیمتهای بالای فروش به مراتب راحت تر از جنوب و شرق آسیا است.

خطر انصراف از خرید و متوقف گذاشتن  جریان صدور گاز نیز به دلیل درگیری های تروریستی و یا جنگ و یا اختلاف های موضعی پیرامون قیمت در اروپا نیز چندان وجود ندارد. در مجموع اروپا برای گاز ایران هم از لحاظ سیاسی و هم اقتصادی خریدار بهتری است.

نکته این جا است که روسیه  مخالف جدی ورود ایران به بازار گاز اروپا است و دولت ایران نیز خود را نیازمند ادامه همکاری های نظامی و سیاسی با روسیه می بیند. به علاوه در شرایط کنونی نه برنامه جامعی برای افزایش تولید گاز در دست اجرا است و نه اراده ای برای صرفه جویی در مصرف بی رویه آن در داخل. 

www.radiofarda.com

روایت کارتر از آغاز جنگ غزه

جیمی کارتر در مقاله‌ای که در روزنامه واشنگتن پست روز پنجشنبه به چاپ رسید به «جنگ غیر ضروری غزه» می‌پردازد و روایت خود از رویدادهایی که منتهی به بروز جنگ شد را بیان می‌کند.

جیمی کارتر مطلب خود را با این جمله شروع می کند «من بر اساس تجربیات شخصی خود، می دانم که اسرائیل به ساده‌گی می‌توانست از اشغال غزه اجتناب کند».

رئیس‌جمهوری اسبق آمریکا در مورد جزئیات مشاهدات سفر خود به اسرائیل و مناطق فلسطینی در بهار گذشته می‌نویسد: «با وجودی‌که میزان تلفات ناشی از حملات حماس به شهرهای جنوبی اسرائیل بسیار ناچیز بود (۳ نفر در طی ۷ سال) اما به خوبی قابل مشاهده بود که ساکنان این شهرها در حالت وحشت دائم به سر می‌برند. در دیداری که با شهروندان این نواحی داشتم آنها از این‌که دولت اسرائیل نتوانسته از طریق دیپلماتیک و یا نظامی مانع از ادامه این حملات جلوگیری کند، ناراضی بودند».

جیمی کارتر در ادامه این مطلب به اقدامات و تماس‌های خود با مقام‌های کشورهای منطقه و با هدف بررسی احتمال یک نوع آتش‌بس بین اسرائیل و حماس اشاره می‌کند و می‌نویسد «از طریق عمر سلیمان رئیس سازمان اطلاعاتی مصر که بین اسرائیل و حماس میانجیگری می‌کرد دریافتیم که اختلاف اصلی بین دو طرف این است که حماس خواستار مذاکره بر سر یک آتش‌بس همه جانبه است که غزه و کرانه باختری رود اردن را شامل شود، ولی اسرائیل می‌خواهد فقط و فقط در مورد غزه گفتگو کند».

جیمی کارتر در ادامه مطلب خود که در واشنگتن پست چاپ شده به وضعیت اسفبار مردم غزه اشاره می‌کند و با تکیه به گزارش های فرستاده ویژه سازمان ملل متحد می‌نویسد «کمبود مواد غذایی در غزه بسیار مشهود بود و بیش از نیمی از ساکنان این منطقه مثل مناطق فقیر و گرسنه آفریقای سیاه زندگی می‌کردند».

نویسنده در ادامه اشاره می‌کند که پس از مناطق فلسطینی، به دمشق سفر کرده و در آنجا با گروهی از رهبران حماس و گروه‌های دیگر فلسطینی ملاقات کرده است، «رهبران فلسطینی مدعی بودند که پس از سال‌ها محاصره اقتصادی غزه و بی‌نتیجه ماندن تلاش‌ها برای گفتگو با اسرائیل تنها راه برای انعکاس نیازهای بشردوستانه آنها شلیک راکت به سمت خاک اسرائیل است».

به نوشته جیمی کارتر در آن دیدار رهبران ارشد حماس در دمشق با بررسی یک طرح آتش بس فقط برای غزه موافقت کردند به شرط آنکه اسرائیل به غزه حمله نکند و جریان انتقال نیازها و کمک‌های بشر دوستانه به این منطقه به حالت عادی باز گردد.

«مقام‌های حماس حتی پذیرفتند که هر طرح صلحی که دولت اسرائیل و محمود عباس رئیس دولت خود گردان فلسطینی در مورد آن به توافق برسند را بپذیرند، به شرط آنکه آن طرح یا در همه‌پرسی و یا با رأی دولت منتخب وحدت ملی فلسطینی، به تصویب برسد».

جیمی کارتر سپس به عدم پذیرش این طرح‌ها از سوی اسرائیل اشاره کرده و می‌نویسد «جریان انتقال کمک‌های بشردوستانه برای رفع نیازهای روزمره مردم غزه، هیچگاه به حالت عادی بازنگشت». به نوشته جیمی کارتر دولت اسرائیل حاضر نشد به هیچ عنوان با حماس مذاکره کند، هر چند شلیک راکت ها از سوی حماس به سرعت متوقف شد.

جیمی کارتر در ادامه به سفر بعدی خود به خاورمیانه، در اواخر پاییز گذشته می‌پردازد و می‌نویسد «در سفر خود به دمشق کوشش کردیم که آتش بس غیر رسمی ۶ ماهه را تمدید کنیم. دولت اسرائیل به شکل غیر رسمی به ما گفت که در صورتی که حماس شلیک راکت را متوقف کند، حاضر است ۱۵ درصد به حجم انتقال مواد مورد نیاز مردم، به غزه بیفزاید. مسلماً این شرایط مورد قبول حماس نبود و به این ترتیب جنگ آغاز شد».

رئیس‌جمهوری اسبق آمریکا نتیجه جنگ را این‌گونه می‌بیند: «پس از ۱۲ روز نبرد وزارت دفاع اسرائیل می گوید که بیش از هزار هدف در نوار غزه با توپخانه و یا بمب مورد حمله قرار گرفته است. در تمام این مدت دولت اسرائیل با برخورداری از حمایت کامل واشنگتن با هر گونه درخواست بین‌المللی برای آتش‌بس مخالفت کرده است. ۱۷ مسجد، مدرسه بین‌المللی آمریکایی غزه، تعداد زیادی از خانه‌های مردم و زیرساخت‌های منطقه کوچک اما بسیار پر جمعیت نوار غزه، نابود شده است. تعداد تلفات غیرنظامیان رو به افزایش است و امکانات پزشکی و درمانی برای مجروحان بسیار ناچیز».

جیمی کارتر در پایان مقاله خود می نویسد: «امید این است با درک بی نتیجه بودن جنگ اسرائیل، حماس و آمریکا به نوعی توافق برای آتش‌بس دست پیدا کنند. توافقی که بر اساس آن شلیک راکت از سوی حماس متوقف شود و در مقابل جریان انتقال کمک و نیازهای بشردوستانه به درون نوار غزه از سر گرفته شود». 

http://www.radiofarda.com/Article/2009/01/09/f10_Carter_Gaza_Israel.html