خاورمیانه به مفهوم واقعی در سده ای که گذشت، منطقه آشوب و بی ثباتی و جنگ بوده است
. در آغاز قرن میلادی جدید، این بی ثباتی و جنگ شدت یافت . از سال ٢٠٠١ تا ٢٠٠٨ در کمتر از ٧ سال، ۴ جنگ مهم در همین منطقه رخ داد . سال های ٢٠٠١ و ٢٠٠٣ ، قشون کشی اشغالگران آمریکایی به افغانستان و عراق، و سال های ٢٠٠۶ و ٢٠٠٨ جنگ افروزی رژیم اشغالگر صهیونیستی علیه حزب الله لبنان و دولت مردمی حماس در غزه . ۴ جنگ در ٧ سال برای یک منطقه اتفاق کوچکی نیست و نشان می دهد خاورمیانه آبستن حوادث بزرگ و دوران سازی است که مستکبران و طواغیت اصلی دنیا را به تلاطم درآورده تا با دستکاری و اختلال در روند حوادث دوران ساز، مسیر آن را منحرف کرده و تغییر جهت دهند. یک طرف، جبهه بزرگ اسلامگرایی با محوریت ایران است که جنبش دموکراتیک مقاومت اسلامی را در جای جای منطقه و به کمک ملت ها پمپاژ می کند و در طرف مقابل، ماشین رزم چندجانبه مستکبران است که میلیتاریسم عریان را در کنار سیاست اختناق و سرکوب برخی سران مرتجع و جنگ نرم اطلاعاتی-فرهنگی برای متفرق کردن جبهه مقاومت اسلامی و از هم پاشی آن به کار گرفته است.ما ملت ایران در منطقه ای زندگی می کنیم که ناامنی، تهدید، بی ثبات سازی، جنگ افروزی و تهاجم حرف اول را در آن می زند
. در چنین منطقه ای اگر هم جنگ طلب نباشی- که ملت و حاکمیت ایران نیست- باز هم باید برای صلح و امنیت جنگید.برای نجنگیدن و جنگ نداشتن باید جنگید
مشی نرم و منفعل و از موضع ضعف آنها نه تنها میلیتاریست های مهاجم را رام نساخت بلکه گستاخ تر و هارتر کرد تا آن جا که التماس مذاکره از سوی برخی از همین سیاستمداران منفعل، با برخورد نخوت بار طرف آمریکایی در آن سال ها مواجه شد
. اما دیپلماسی پیشرو، مقتدرانه و بر سر مسائل مختلف خاورمیانه از عراق و افغانستان تا - « مذاکره بزرگ » تهاجمی امروز دولت ایران باعث شده همان طرف آمریکایی درخواست لبنان و فلسطین در کنار ماجرای هسته ای- را به ایران ارائه دهد.بر سر فناوری هسته ای، همان دولت هایی که می گفتند حق ندارید به فعالیت های ماقبل غنی سازی هم ادامه دهید چه رسد به فعالیت ۵٠ سانتریفیوژ در حد تحقیقات دانشگاهی، امروز پیغام می دهند فعالیت نیمه صنعتی ٧ هزار سانتریفیوژ شما را می پذیریم، شما هم توافق کنید که سانتریفیوژها را بیش از این توسعه ندهید
. یک روز میلیتاریست ها با اشغال عراق و افغانستان - و با وجود این که از سرویس ویژه دولت اصلاح طلب وقت برای سرنگونی طالبان بهره گرفته بودند - ایران را در محور شرارت قرار می دادند و تهدید به حمله می کردند اما امروز همان رژیم میلیتاریست که فقط رونمای آن به اقتضای ضرورت ها و اضطرارها تفاوت کرده، منافقانه دعوت می کند که بیایید بنشینیم برای مشکلات حاد به ویژه در افغانستان و نیز عراق چاره اندیشی کنیم ! در روزگار سابق، آمریکایی ها توانسته بودند ناامنی و بی ثباتی را نه فقط در عمق مرزهای ما بلکه در پایتخت (آشوب های تیرماه ٧٨ ) و در میان طیف هایی از مجلس و دولت رسوخ دهند.فرض بر این بود که در روزگار کلید خوردن پروژه خاورمیانه جدید و کشورگشایی های مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی می توان ایران را از درون ٧ ساله پیروزی در جنگ جهانی چهارم را در تهران و بغداد و تل آویو و دمشق و بیروت جشن
بیخود نبود آقای بوش از فرقه و حلقه ای سیاسی در ایران نام برد و صراحتاً اعلام کرد که از آنها برای مهار بنیادگرایان اسلامی حمایت می کند . این طیف سرویسی را به هیئت حاکمه جنایتکار و سلطه جوی آمریکا می دادند که ارزشمندتر از قدرت نظامی و اقتصادی و اطلاعاتی این ابرقدرت فشار آمریکا شده بودند تا شاید بتوان ستون مقاومت را در ایران از جا کند یا از درون دچار آشفتگی و « اهرم » برای « تکیه گاه » بود. آنها تبدیل به قرار نمی گرفت هیچ تأثیری نمی توانست بگذارد اما با وجود اینها دشمن « آمریکاپسند » فروپاشی کرد. فشار از بیرون، اگر بر تکیه گاه این طیف طمع کرده بود هجمه و فشار خود را بومی کند و دومینوی فتح خاورمیانه را از طریق سقوط ایران، با موفقیت به پایان رساند.
اما اشغالگران آمریکایی و صهیونیستی در آن ۴ جنگ بزرگ شکست خوردند چون ملت و رهبری در ایران صفحه زرینی از مقاومت پیروز را رقم زدند. این پایداری پیروز اثر خود را در مقاومت لبنان و فلسطین گذا شت و پیروزی های بزرگ را در جنگ ٣٣ روزه و ٢٢ روزه رقم زد . از آن سو متحدان ایران در انتخابات های مختلف عراق و فلسطین و ترکیه روی کار آمدند و حالا وضعیتی شده که روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در ایران در حال پر کردن جای آمریکا در هر جای خاورمیانه است که کاخ سفید مجبور می شود از آن عقب » جمع بندی تحولات خاورمیانه اذعان کند نشینی کند... دولت لبنان که اکنون در صف کشورهای طرفدار آمریکاست با انتخابات پیش رو به کشور طرفدار ایران تغییر موضع خواهد داد ... تهران دست به یک بازی صبورانه زده است . هر کجا که امکان داشته باشد این کشور مصمم است اهداف خود را از طریق امکانات سیاسی از جمله انتخابات دنبال کند . در حالی که گروه های طرفدار آمریکا به دلیل ضعف واشنگتن دلسرد شده اند، تهران امیدوار است متحدان این کشور در... پیام ایران ساده است : ابر قدرت آمریکا در .« حال افول است. آنها در حال رفتن هستند و ما در حال آمدن. این مضمون تبلیغات خمینیستی است» در چنین فضایی است که گزارش اخیر روزنامه جروزالم پست مفهوم عمیق تری پیدا می کند مطالعاتی که از داخل ایران می رسد، مؤید احتمال پیروزی احمدی نژاد در انتخابات آتی است اما در هفته های اخیر انتقاد به رویکردهای تندروانه انتخابات ایران برای دستگاه .« وی در سیاست خارجی به ویژه درباره اسرائیل از سوی رقیبان اصلاح طلب او افزایش قابل ملاحظه ای یافته اس های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل و انگلیس، حکم مرگ و زندگی دارد . آنها آن قدر پر توقع نیستند که آرزو کنند دولت دست نشانده آنان روی کار آید اما ناچارند امیدوار باشند دولتی ضعیف و منفعل روی کار آید . در این میان برخی عناصر سیاسی مشکوک تصویری فراتر از ضعف و انفعال را به انتخابات ایران مهم ترین انتخابات سال ٢٠٠٩ و واجد » نمایش می گذارند همچنان که یک عضو مشترک مشارکت و مجاهدین اخیراً با بیان اینکه انتخابات ایران می تواند به تقویت » از لزوم امدادرسانی به باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا خبر داده و می گوید « تأثیرات جهانی است بنیادگرایی ]لفظ جعل شده از سوی اتاق فکرهای سیا و ناتوی فرهنگی [ و یا تقویت صلح و روش های دموکراتیک همچون دوره خاتمی منجر. امروز نباید فقط به دنبال نجات ایران باشیم چرا که شاید انتخابات، نجات منطقه را نیز در بر داشته باشد . البته با آمدن آقای اوباما این فضای !« بین المللی ایجاد شده اما او به تنهایی نمی تواند کاری از پیش ببرد مگر آن که در منطقه جریان های بنیادگرا کنترل شوند اینها چراغ سبزها و پالس های کاملاً روشن به سمت هیئت حاکمه سلطه جو، تجاوز طلب و میلیتاریست آمریکایی است و ثابت می کند نامزدی و نشان شدگی جریان مذکور از سوی دولت بوش بی جهت نبوده است . اکنون هم هیئت حاکمه آمریکا فقط گریم خود ر ا- به اضطرار - عوض کرده وگرنه دموکرات ها کمتر از جمهوری خواهان، در دنیا جنگ افروزی و کودتا برپا نکرده اند. بحث ها و نقدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در تبلیغات انتخاباتی نامزدها جای خود را دارد اما فراتر از همه این بحث ها باید توجه داشت که قلمرو امنیت ملی، بیش و پیش از همه این مباحث ضرورت دارد و این قلمرو باید مصون و محفوظ بماند محمد ایمانی ( www.kayhannews.ir ) http://aftab.ir/articles/politics/iran/c1c1242975347_election_p1.php
انتخاباتی که قرار است در سال جاری در افغانستان، لبنان، فلسطین و عراق برگزار شود، پیروز شوند
منابع موساد می گویند نتایج بررسی ها و
شود
- درگیر و مشغول خود کرد و در یک دوره ۴ تا حداکثر ٨ گرفت. در همان روزهای آغازین حمله به افغانستان بود که جیمز وولسی رئیس وقت سازمان سیا اعلام کرد جنگ جهانی چهارم در خاورمیانه آغاز شده و بیست و چند کشور اسلامی باید فتح شده و منطقه دگرگون شود. همان روزها بوش با تبخترتمام آغاز دور تازه جنگ های صلیبی را اعلام کرد . درست در همان روزگار بود که طیفی از نفوذکردگان در حاکمیت جمهوری اسلامی با صدای بلند اعلام کردند مسائل خاورمیانه و فلسطین و لبنان و عراق و دیگر مسلمانان به ما چه . تا توانستند کوشیدند پشت جنبش های مقاومت را در اوج فشارها و تهدیدها و محاصره ها خالی کنند و در کنار آن، هرجا که شد به آمریکا و انگلیس سرویس دهند . و آنچه در نهایت این داد و ستد یکسویه برای ملت ایران ماند، بدهکاری و بی اعتباری و تهمت شنوی و تهدیدشدن بیشتر از سوی مستکبران بود که طمع کرده بودند بی ثباتی را به درون مرزهای ایران بکشانند. . و برای نجنگیدن و متحمل هزینه های جنگ نشدن، باید روحیه سلحشوری و تهاجمی و مقتدرانه آنها که می گویند برای صلح و امنیت و آرامش باید از .« دشمنان باید در شما شدت و قدرت و استحکام را حس کنند » داشت. به تعبیر قرآنی اقتدار و عزت و جدیت و استحکام در عرصه سیاست خارجی دست شست، یکبار پیش از این منطق خود را پیش چشم همه انظار محک زده اند .نامزدهای تعیین صلاحیت شده برای انتخابات ریاست جمهوری دهم رسما اعلام شدند و دوران ٢١ روزه تبلیغات انتخاباتی با رقابت چهار نامزد شروع شد و ستادهای انتخاباتی نامزد ها و طرفدارانشان در سراسر کشور کار معرفی توانائی های نامزد مورد نظرشان را آغاز کردند
.همزمان توصیه های مشفقانه و بی طرف و توصیه های جانبدارانه هواداران بعضی از نامزدها هم در صدر خبرها قرار گرفت، ازجمله توصیه های دکتر لاریجانی ریاست مجلس شورای اسلامی مبنی بر این که نامزدها سیاه نمایی نکنند و توانائی های خود را توضیح دهند و ضعف ها و کاستی های طرف مقابل را مورد هجوم قرار ندهند که ممکن است به اصل نظام لطمه وارد شود
. باید پرسید که ۵ سال گذشته که دولت نهم و ریاست آن، همه دستاوردهای ٣٠ ساله را مورد هجوم قرار دادند و چنین وانمود کردند که در / اولا در ٣ این چهار سال به اندازه ١۶ سال سازندگی و اصلاحات کار شده وطوری سخن گفتند و گفتند و می گویند که گویا همه ارزش ها و اصول خدمات در همین سه سال گذشته رعایت شده و در ٢٧ سال قبل از آن همه چیز لگدمال و منکوب بوده و ... چرا دکتر لاریجانی چنین خطری را احساس نکردند؟ و حالا به توصیه برخاستند . ثانیا آنچه که به انقلاب و کشور عزت و عظمت می دهد توانایی مردم است، توانایی جامعه است که نباید نفی شود ، ارزیابی توانایی افراد و آنرا در سبد کیل منصفانه قراردادن، آگاهی جامعه را بالا می برد که خود نیز توانایی است.تحلیل حاکمیت یک دولت در یک دوره چهارساله و نقد بازیگران رسمی و غیررسمی آن که در تصمیم گیری و اجرای تصمیمات اتخاذ شده دخالت دارند و بررسی نتایج آن تصمیمات در زندگی مردم و نقد منصفانه و مبتنی بر واقعیات و توصیف وضعیت مشارکت، وفاق گرایی، مسئول بودن، شفافیت، پاسخگویی، کارایی، فراگیری و تبعیت از قانون و مقایسه این ویژگیها در دولت های قبلی بعد از انقلاب، مقایسه وضعیت فساد، چگونگی شنیده شدن صدای اقلیت و در نظر گرفته شدن آن و چگونگی شنیده شدن صدای قشر آسیب پذیر جامعه در تصمیم گیری ها و پاسخگویی تصمیمات به نیازهای حال و آینده و ... نه تنها سیاه نمایی نیست بلکه ایفای مسئولیت اجتماعی و نشانه قدرت و قوت ملی و توانایی جامعه در دیده بانی آینده است، چرا می خواهیم حریم امن فرا قانونی برای یک گروه ایجاد کنیم و نام آنرا جلوگیری از سیاه نمایی بگذاریم؟ چرا نامه های کذایی همسر سخنگوی دولت که بارها و بارها تمام دست آوردهای دولت مورد تایید امام (ره) و دولت سازندگی و دولت اصلاحات را با بدترین واژه ها مورد هجوم قرار داد تا آن حد که مرحوم پدرش را نیز به عذر خواهی و نصیحت به او وادار کرد، سیاه نمایی نام نگرفت؟ ما نقل مقام معظم رهبری در مورد خدمات گسترده و دست آوردهای عظیم بعد از انقلاب اسلامی به اقصی نقاط کشور که محصول و دستاورد دولت های بعد از انقلاب است را تکرار می کنیم و هیچ فرد و دولتی را مصون از نقد و پاسخگویی در برابر ملت و در برابر قانون نمی دانیم و بیان مستدل عملکرد افراد و دولت ها و بیان مسائل و مشکلاتی که در سایه تصمیمات و عملکرد آنها متوجه کشور و مردم شده است را قوت جامعه و آزادگی اعطایی انقلاب اسلامی می دانیم . بیان برنامه ها به خودی خود نقد و نارسایی عملکرد فعلی را در بر دارد، نباید اسم این را سیاه نمایی گذاشت و تعرض به نظام تلقی کرد، که این خود یک محدودیت است بر سر راه معرفی درست نامزدها و یک تلاش است برای حفظ وضع موجود. مثلا مهندس میرحسین موسوی با آن سابقه درخشان و اداره مطلوب جامعه در دوران جنگ تحمیلی و حمایت همه جانبه از رزمندگان و جلب رضایت چند باره امام راحل ١ ٢ ٣ ۴ ۵ این مطالب در عین حال که از توانائی های این نامزد اصلاح طلب پایبند به اصول سخن می گوید، به خودی خود از ضعف دولت فعلی نیز در پرداختن به حل این مسائل خبر می دهد، آیا این سیاه نمائی است یا واقعیت؟ نویسنده (www.mardomsalari.com) http://aftab.ir/articles/politics/iran/c1c1242975347_election_p1.php