دکتر مانفرد بوم در سال ۱۹۹۶ از آلمان به آمریکا مهاجرت کرد. وی سالهاست به جای طبابت، در آزمایشگاههای تحقیقات پزشکی مشغول کار است. دکتر بوم ابتدا دو سال در کلینیک تحقیقاتی دانشگاه میشیگان تیمی پژوهشی را همراهی کرد که در زمینه بافتشناسی تحقیق میکرد. این تیم در تحقیق خود تأثیرات منفی جراحی برای گشاد کردن رگهای خونی را بررسی میکرد. این جراحی احتمال سکتههای قلبی را کاهش میدهد، اما اثرات منفی جانبی نیز به همراه دارد.
دکتر بوم میگوید: «وقتی بافتی زخمی میشود، درجه آسیبدیدگی باید به نحوی برای سیستم ترمیمکننده بدن مشخص شود. سپس این سیستم در بافت زخمیشده فعال میشود، اما پروسه ترمیم سلولهای سالم را نیز مانند سلولهای آسیبدیده از نو برنامهریزی میکند.»
برنامهریزی دوباره فعالیت سلولها در پروسه ترمیم
Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: دکتر مانفرد بوم نمودار تأثیر ژنهای مختلف روی یک بیماری را نشان میدهددکتر
مانفرد بوم که اکنون مدیریت آزمایشگاه تحقیقاتی ششها، قلب و عروق
انستیتوی ملی بهداری آمریکا را بر عهده دارد، با تیم هفت نفره خود درباره
سلولهای بنیادی تحقیق میکند. او میگوید، اگر مکانیسم پروسه ترمیم سلولی
شناخته شود، درک بیماری و در نتیجه درمان موفقتر آن نیز آسانتر میشود.
دکتر بوم توضیح میدهد:«برای شناخت این پروسه، استفاده از سلولهای بنیادی این امکان را در اختیار پژوهشگران قرار میدهد که تأثیر داروهای تازه یا عوامل محیطی را روی سلولهای مشخصی بررسی کنند.»
امید آن میرود که سلولهای بنیادی بتوانند اعضای آسیب دیده را دوباره از نو بسازند. در پاسخ به این سوال که آیا میتوان با کاشت سلولهای بنیادی کاری کرد که مثلأ یک دست قطع شده دوباره از نو رشد کند، دکتر بوم میگوید: «انسان موجود پیچیدهای است.»
وی توضیح میدهد:« تصور کنید که قلب من دیگر درست کار نکند. بعد به من گفته شود که از یک سلول جنینی میتوان دوباره قلب تازهای برای تو ساخت. در حیطه نظری، چنین چیزی ممکن است. اما در عمل تا رسیدن به چنین مقصدی راه بسیار بسیار درازی پیشروست.»
"هنوز در آغاز راه هستیم"
مهمترین مسئله هم اینجاست که دانشمندان هنوز نمیدانند سلولهای بنیادی در حال رشد اگر در بدن زنده کاشته شوند، چه واکنشی از خود نشان خواهند داد. نتایج تحقیقاتی که تا کنون در این مورد صورت گرفته هنوز در مراحل بسیار ابتدایی است. در اغلب موارد، سلولهای کاشته شده در بدن انسان نتوانستهاند به حیات خود ادامه دهند. از سوی دیگر، هنوز بسیاری به دلایل مذهبی یا اخلاقی، مخالف استفاده از سلولهای جنین انسان در تحقیقات پزشکی هستند.
البته از یک سال پیش که باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، با تغییر در قوانین تحقیق بر روی سلولهای بنیادی موافقت کرد، امکان پژوهش برای دانشمندان آمریکایی کمی گستردهتر شده است. دکتر بوم میگوید: «سبک گفتگو در این زمینه هم کمی تغییر کرده است. مردم رفتهرفته علاقه بیشتری از خود نشان میدهند. همکاریها بیشتر شده است و پژوهشگران زمینههای مرتبط مقالههای علمیشان را در این زمینه هر از چند گاهی در انستیتوی ما عرضه میکنند.»
در آزمایشگاه تحقیقاتی سلولهای بنیادی که دکتر مانفرد بوم مدیریت آن را برعهده دارد، ارگان یا بافتی ساخته نمیشود. در عوض، او و همکارانش به کمک سلولهای بنیادی در مورد تأثیر فعالیت ژنهای مختلف روی بیماریها تحقیق میکنند. شناخت عملکرد هر کدام از این ژنها گام بزرگی است در درمان بیماریهایی که میلیونها نفر در سراسر جهان از آن رنج میبرند، مثلأ در درمان سخت شدن جدار رگهای خونی.
dw-world.de
آکادمی اسکار هر ساله با پهنکردن فرش قرمز زیر پای ستارههای مشهور و افراد صاحبنام دنیای سینما، برای یک شب چشمها را متوجه شهری میکند که انگار تمام زرق و برق دنیا را در خود جای داده است.
این حرکت آکادمی، یعنی پهن کردن فرش قرمز، رسما یادآور سالهای اولیهی قرن بیستم میلادی است. در آن زمان یکی از خطوط راهآهن آمریکا به نام قرن بیستم، برای واگنهای مهمانان ویژهی یکی از قطارهای لوکس خود که میان نیویورک و شیکاگو در رفت و آمد بود، از فرش قرمز استفاده میکرد. به این ترتیب با پهن کردن یک فرش قرمز، افراد سرشناس و ویژه به سمت واگنهایشان هدایت میشدند.
هر چند نمیتوان تاریخ دقیقی برای تولد فرش قرمز، در معنای امروزی آن پیدا کرد، اما یک چیز مشخص است و آن اینکه فرش قرمز در سالهای قرون وسطی به خدمت گرفته شده است. در آن زمان، رنگ قرمز فرش نشان از آن داشت که صاحبش جزو افراد سطح بالا و مرفه جامعه به شمار میآید.
Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، یکه و تنها روی فرش قرمز البته
ساختن رنگ قرمز در آن سالها کار چندان سادهای به شمار نمیرفت. این رنگ
از نوع خاصی از حلزون و ترشحات غددی آنها به دست میآمد؛ کاری پرهزینه که
بیش از هر چیز نیاز به حوصله نیز داشت.
فرشهای قرمز را میتوان بیش از همه در نقاشیهای به جا مانده از پادشاهان، سیاستمداران و ثروتمندان آن دوران مشاهده کرد.
فرش قرمز و سیاست
رسم پهن کردن فرش قرمز نه تنها برای ستارگان دنیای سینما، که در دنیای سیاست نیز امری متداول است. صرفنظر از اینکه مقام رسمی کدام کشور به استقبال نمایندهی چه کشوری رفته، چیزی که همیشه در تصاویر و عکسهای این دیدارها و استقبالها به چشممیآید، قرمزی فرشهایی است که زیر پای آنها پهن شده است.
شاید این پرسش به ذهن خطور کند که چرا رنگ قرمز توانسته رنگ اصلی فرش زیر پای سیاستمداران باشد؟ تنها جوابی که به این پرسش میتوان داد، این است که این حضور همیشگی را باید به پای خوششانسی این رنگ نوشت، زیرا هیچدلیل ویژهای برای اینکه فرشی به رنگ قرمز زیر پای سیاستمداران پهنمیشود، وجود ندارد.
به باور نخستین رییستشریفات دولت آلمان، رنگ قرمز طبیعتا دارای قدمتی طولانیتر است اما با این همه هیچمانعی برای استفاده از رنگ سبز، آبی یا حتی زرد وجود نداشته است، هرچند دیگر قرمز تبدیل به رنگی استاندارد شده و تصور برگزاری یک دیدار رسمی یا مراسم استقبال از یک مقام سیاسی، بدون فرش قرمز متصور نیست.
http://dw-wored.de
دهخدا یگانه دوران |
نصرالله حدادی |