س
از کشتار وحشیانه مسلمانان چین، لیبی دومین کشوری است که شاید مصلحت های
دیپلماتیک باعث شده در قبال کشتار مردم مسلمانش، مسئولان ایران صرفاً به
اظهار تاسف، دعوت مسئولان کشور جنایتکار لیبی به عدم کشتار و یا در نهایت
صدور مجوز تظاهرات کوچک چندصدنفره قناعت کرده اند تا این پرسش مطرح شود که
آیا در شرایطی که آمریکا و کشورهای غربی حتی تا مرز حمله به این کشور برای
ساقط کردن دیکتاتوری قذافی پیش رفته اند، عدم اقدام دیپلماتیک عملی ایران
در قبال جنایات تاریخی لیبی، چهره ایران را در نزد افکارعمومی مسلمانان
جهان تخریب نخواهد ساخت؟
به گزارش سرویس سیاسی «آینده»؛ شاید
بسیاری خاطره سفر نیکولای چائوشسکو سیاستمدار کمونیست رومانیایی که به
عنوان رئیس جمهور مادام العمر رومانی، آخرین سفر رسمی خارجی اش را در ایام
انزوا به جمهوری اسلامی ایران انجام داد و مدت کوتاهی پس از بازگشت به
کشورش توسط انقلابیون، همراه با همسرش دستگیر و اعدام شد را به فراموشی
سپرده باشند .اما برای یادآوری اش کافی است به سفارت رومانی در خیابان
فخرآباد تهران مراجعه نموده و برخورد سرد و غیرمحترمانه مسئولان سفارت این
کشور را با مراجعان ایرانی مشاهده کرد و دریافت که یک اشتباه استراتژیک و
شائبه همراهی با یک حاکم که عقبه مردمی ندارد، چه برسر تعاملات دو کشور
آورد.
از نشانه های یخ بستن روابط دو کشور، همین بس که ترایان باسیسکو رئیس جمهور رومانی چندین ماه پیش در استقبال از همتای اسرائیلی خود شیمون پرز در بخارست اعلام کرد: «کشورش در صورت بروز درگیری میان اسرائیل و ایران، شریک و طرف اسرائیل و پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) خواهد بود. البته امیدواریم مسئله ایران از طرق دیپلماتیک و اعمال تحریم ها، حل شود و تحریم های شورای امنیت علیه ایران، بهترین راه را برای (حل مسئله) اتمی ایران ایجاد کند!» و همین اظهارات به خوبی نشان می دهد رومانی در خط مقدم دشمنان ایران قرار گرفته و دولت های پس از دیکتاتور رومانی، چه رویکردی در قبال ایران اتخاذ کرده اند.
حکایت حکومت هایی که روابط و مصالح نزدیک با ایران دارند، اما در ساختار سیاسی کشورشان به دیکتاتوری روی آورده اند و در مسیر سرنگونی قرار گرفته اند، بی شباهت به ماجرای رومانی نیست. تکلیف ایران در قبال حکومت هایی که دیکتاتوری یا شبه دیکتاتوری هستند و با کشورمان روابط حسنه ای ندارند، کاملاً مشخص است و دستگاه دیپلماسی و رسانه های رسمی کشور به این سو حرکت می کنند که به شکل شفاف و علنی در تمامی ابعاد، از سقوط دیکتاتوری های ضدایران حمایت کنند تا حداقل در جریان جدید حاکمیت بر این دست کشورها، جایگاه ایران بهبود یابد. اما در قبال کشورهایی که از گذشته تاکنون روابط حسنه ای با ایران داشته اند، موضع ظلم ستیزی یا کمرنگ تر جلوه می کند یا اصلاً پیگیری نمی شود!
اگر قرار باشد در ایام ماضی به جز رومانی نمونه ای ذکر کرد، کشور چین مثال خوبی است که دستگاه دیپلماسی ایران در قبال کشتار مسلمانانش اقدام جدی انجام نداد تا احیاناً ثلمه ای به روابط دو کشور وارد نشود و این تاثیر بدی نزد بسیاری از معتقدان گذاشت، چرا که وقتی کشوری داعیه دفاع از مسلمانان و مظلومان جهان دارد، نباید رفتارش در این ارتباط منقطع باشد و از جنایات بوسنی و هرزگوین یا فلسطین سخن به میان بیاورد اما کشتار چین را آنچنان که انتظار می رفت، مورد توجه قرار ندهد تا برخی بتوانند از این خلاء در برخورد سوءاستفاده کنند و همین مسئله را پیراهن عثمان برای تخریب چهره ایران به واسطه چنین رفتار دوگانه ای نمایند.
در انقلاب های اخیر نیز چنین وضعیتی صادق است و بلاتکلیفی ایران در قبال متحدانی که در کشورشان وضعیت دیکتاتوری راه انداخته اند، همچون سوریه، کویت و لیبی که هریک به نوعی روابط نزدیک با ایران دارند، باعث شده در قبال تحولات این کشورها، رسانه های رسمی و صداوسیما بعضاً سیاست سکوت را در پیش بگیرند و تنها زمانی اعلام موضع نموده و به پوشش اخبار هریک از این کشورهای متحد ایران بپردازند که دیکتاتورها در آستانه سقوط قرار گیرند، کما اینکه در روزهای نخست انقلاب لیبی نیز سیاست سکوت در پیش گرفته شده بود و در حال حاضر نیز دستگاه دیپلماسی اقدام عملی در قبال این کشور که در اوج درگیری ها قرار دارد و کشتار سنگین مسلمانان توسط سربازان قذافی در شهرهایش رخ می دهد، انجام نداده است.
برگزاری یک راهپیمایی در مقابل سازمان ملل و طرح درخواست اخراج سفیر لیبی از سازمان ملل(!) و انجام یک تجمع کوچک و آرام و در نهایت اظهارتاسف رئیس جمهور در رسانه ملی از آنچه در لیبی می گذرد و توصیه به برخورد صحیح با مردم، مهم ترین اتفاقاتی بود که تاکنون در قبال جنایات لیبی از سوی ایران به وقوع پیوسته و در واقع در وضعیتی که کشورهای غربی در قبال جنایات قذافی مواصع بسیار تندی اتخاذ کرده اند و حتی تا مرز حمله نظامی به این کشور برای پایان دادن به حاکمیت این سرهنگ مبتلا به جنون پیش رفته اند، سکوت نسبی ایران صرفاً پوشش جنایات قذافی و نهایتاً اظهار دلشوره برای امام موسی صدر، چندان خوشایند نیست و در صورت حذف قذافی و روی کار آمدن دولتی نزدیک به غرب، می تواند وضعیتی شبیه رومانی برای ایران رقم بزند.
با توجه به آنکه سیاست حمایت از متحدان اعم از دموکرات و
یا دیکتاتور سیاست آمریکایی بوده و با آرمان های انقلاب که امام خمینی
حاضر نبود در این چهارچوب با آفریقای جنوبی به واسطه آپارتاید رابطه داشته
باشد، تناقض آشکار دارد، انتظار میرود رسانه ملی از لیبی، تحت عنوان «نظام
لیبی» یاد ننماید و دستگاه دیپلماسی نیز در تمامی کشورهای دیکتاتوری که
قیام مردمی در حال شکل گیری است، به پوشش لحظه به لحظه وقایع همچون مصر
بپردازد.
علاوه بر این انتظار می رود اگر بنابر مصالح دیپلماتیک، وزارت امور خارجه
برنامه ای برای تحریم لیبی یا اخراج سفیر این کشور از ایران را ندارد، می
توان به دوستان حاضر در دستگاه دیپلماسی که تنها دلیل تعللشان، احتمال بقاء
دیکتاتور می تواند باشد، پشنهاد کرد حداقل سفیر ایران از طرابلس فراخوانده
شود تا لیبی این باور غلط را پیدا نکند که سکوت ایران در قبال جنایت حاکم
قاتلش همچون حمایت کشورهای کمونیستی چون کوبا و ونزوئلا از قذافی است و در
واقع ایادی این کشور سکوت را علامت رضا تلقی نکرده و حتی از جانب ایران نیز
آسوده خاطر نباشند و قذافی دریابد هیچ نقطه ای از جهان، به ویژه ایران
اسلامی خالی از خشم و نفرت در قبال جنایات تاریخی اش که در حق ملتی مظلوم و
مسلمان انجام داده، نیست.
http://ayandenews.com/news/26499/
سلام
اگه می خوای همین وبلاگتو به منبع در آمد برای خودت تبدیل کنی
وتا آخر عمرت از بهره کار امروزت استفاده کنی
یه سری به لینک زیر بزن
فکر نکنم ضرر کنی
http://zedehal666.blogfa.com/page/kd.aspx
این لینک بررسی و آموزش راههای کسب درآمد از وبلاگ هست
در ضمن اگه با تبادل لینک با من موافقی منو با اسم ضدحال بانک اس ام اس لینک کن و بهم خبر بده تا منم لینکت کنم
متشکر