آبرو و حیثیت ورزش ایران، فقط 20000 تومان

سرویس ورزشی، مهدی خرم دل؛ تیم جودو نوجوانان که 15 مرداد در پیکارهای جهانی مجارستان حاضر می شد، برای کسب آمادگی بیشتر قرار بود در قالب پرواز 7908 با هواپیمای توپولوف راهی ارمنستان شود تا با ملی پوشان به تمرین بپردازد، اما  پس از 16 دقیقه پرواز دچار سانحه هوایی شد و تمام مسافرانش در آتش سوختند و جان سپردند. اما پایان برخاستن دود از قطعات این هواپیما که در انتهای گودالی حفر شده بر اثر برخورد توپولف بر زمین حاصل آمد، آغازی بر یک رسوایی بزرگی بود.

حدود ساعت 23 شانزدهم مردادماه ماه تماس هایی با نگارنده صورت پذیرفت که از وقوع یک فاجعه در دل این فاجعه خبر می‏داد و آن هویت جعلی سه تن از ورزشکاران حاضر در این هواپیما و سوءاستفاده از این هویت جعلی برای قهرمانی در میادین داخلی و بین المللی بود که حیثیت ورزش ایران بدین سبب به بازی گرفته شده بود و پس از 20 دقیقه بررسی و اطمینان از صحت این واقعه، خبر منتشر شد و زلزله ای بزرگ در ورزش به راه انداخت و آن شب یکی از معدودهای شب عمر کاری ده ساله ام بود، که تا شب بعدش چشمم خواب را به خود ندید. فردای همان روز برخی درصدد برآمدند وقوع چنین موضوعی را تکذیب کنند و حتی تهدیدهای تلفنی نیز توسط برخی اشخاص صورت پذیرفت تا در مقابل، نگارنده جزئیات این واقعه را منتشر کند و برابر تهدیدها ایستادگی صورت پذیرد.

بررسی‏ ها نشان داد اسامی اصلی سه جودوکای مرحوم محمد ملک‏شاهی، وحید باقرپور و مجتبی عزیزالهی است و در واقع، مجتبی عزیزالهی به جای مصیب عزیز الهی (وزن 90- کیلوگرم)، وحید باقرپور به جای یحیی باقرپور (وزن 81- کیلوگرم) و محمد ملک‏شاهی به جای ایمان زینی وند (وزن 55- کیلوگرم) در تیم ملی حضور داشته‏اند تا با توجه به پاسپورت دریافتی بر مبنای شناسنامه و مدرک شناسایی به اشتباه ارائه شده و یا مجعول در این پرواز شرکت کنند که باقرپورها و عزیزالهی‏ها پسر عمو بوده‏اند.

این جابجایی پس از سال 1383 به وقوع پیوسته، چرا که این سه جودوکای در این سال با اسامی واقعی‏شان در مسابقات جوانان جودو لرستان قهرمان اول استان شده‏ اند و پس از آن یک باره از یک رده پایین ‏تر با اسامی دیگر سر در می‏آورند! پس از آن بود که در مسابقات نوجوانان قهرمانی کشور که دی‏ماه 1384 در قزوین برگزار شد، از این جودوکاها با اسامی جدید رونمایی شد و ایمان زینی‏وند در 50 کیلوگرم طلا، یحیی باقرپور در 81 کیلوگرم طلا و مصیب عزیزالهی در 90+ صاحب مدال برنز شدند.

همین جودوکاها با اسامی جدید در مسابقات بین‏المللی جودو آلمان نیز در تاریخ 25 اسفندماه 1385 شرکت کردند که یحیی باقرپور در وزن 81 کیلوگرم به عنوانی بهتر از پنجمی نرسید و مصیب عزیزالهی در 90+ کیلوگرم هفتم شد. پس از این در نخستین دوره مسابقات جودو نوجوانان آسیا که آبان ماه 1386 برگزار شد، ایران با مدال طلای ایمان زینی‏وند در وزن 46 کیلوگرم و مصیب عزیزالهی در 100+ کیلوگرم قهرمان آسیا شد و این موضوع در دومین دوره این پیکارهای قهرمانی نوجوانان آسیا نیز که در تیرماه 87 به میزبانی یمن برگزار شد، مشاهده گردید و ایران با نشان طلای مصیب عزیزالهی در وزن 66+ کیلوگرم مجدداً قهرمانی آسیا را تکرار کرد!

جزئیات این خبر در خرم آباد آشوبی به پا کرد و کشته شدگان به دو اسم و در یک مورد شخصی به نام جعلی دفن شد اما مگر می‏شد شناسنامه سه نوجوان کم سن و سال زنده را به جای سه جودوکای سن و سالدار که یکی از آنها به خدمت سربازی نیز رفته باطل کرد؟!

افشاگری رسانه‌ای و همچنین طرح نگرانی ها با دکتر ایوبی، معاون معتدل وقت فرهنگی سازمان بازرسی کل کشور باعث شد تا هیاتی متشکل از سه تن از کارشناسان سازمان بازرسی و راقم این سطور تشکیل شود و علی رغم مقاومت ها و کارشکنی ها نگارنده به عنوان افشاگر و مطلع اصلی پرونده ابتدا در فدراسیون جودو از مسئولان این فدراسیون جویای صحت و سقم این واقعه شود و پس از آنکه این اشخاص مدعی شدند مدارک و سوابق این سه جودوکار وجود ندارد، بررسی ها در خرم آباد پیگیری شد.

با پایان تحقیقات ایوبی تاکید کرد: «بازرسی‌های اولیه ما نشان می‌دهد لایه‌های مختلفی از بدنه مدیریت‌های سازمان تربیت بدنی در این تخلف نقش داشته‌اند. از هیأت‌های ورزشی شهرستان و استان مربوطه تا مدیریت‌های بالاتر در تهران. درحال حاضر تا تکمیل نشدن روند رسیدگی به پرونده قصد نداریم از کسی به عنوان مقصر نام ببریم که چه کسانی این تخلف را مدیریت کرده‌اند اما آنچه روشن شده این است که ماجرا طوری نبوده که مسئولان بی‌اطلاع باشند و فقط چند جوان با اراده خود دستگاهی عریض و طویل در سازمان ورزش را فریب دهند. این برای ما محرز شده که آنچه رخ داده تخلفی مدیریت‌شده بوده است.»

وی مدتی بعد نیز یادآور شد که پرونده پس از تحقیقات تکمیلی راهی دادسرای کارکنان دولت شده و پنج، شش متهم دارد اما به مرور زمان و پس از ارسال پرونده به میز قضات، پیگیری های سازمان بازرسی در این خصوص یا به شکل جدی صورت نپذیرفت و یا حداقل این پیگیری جدی رسانه ای نشد!

در هر حال آنچه به وقوع پیوست و بدین جهت باید به همکاران حجت الاسلام و المسلمین پورمحمدی در سازمان بازرسی تبریک گفت، انتخاب علیرضا امینی نایب رئیس پیشین و سرپرست وقت فدراسیون جودو به عنوان رئیس این فدراسیون، پیش از مشخص شدن تکلیف این پرونده بود! شخصی که در این پرونده مستندات جالبی در خصوصش موجود است و علی الظاهر چندان این مستندات ارزش رسیدگی ندارد!

جالب آنکه از امثال نگارنده به عنوان شاه کلید این پرونده که افشاگری این رسوایی را رقم زد، توسط فدراسیون جودو به ریاست امینی در مطالبی دیگر شکایت شد و در واقع متهم امروز وضعیت جودو منتقدان این رشته شده اند و در این اوضاع و احوال، امینی در گفت و گویی ادعا کرده است:«...در جریان سقوط هواپیمای حامل جودوکاران برخی از افراد شروع به ضربه زدن به جودو کردند! کار این آقایان درست مثل این بود که در مراسم ختم فرزندی حاضر شده و به جای ابراز همدردی به پدر شخص فوت شده اعلام کنند که فرزند شما کارهای دیگری هم می کرد! این کار به هیچ وجه درست نیست. اگر صغر سنی هم صورت گرفته بود، باید دست نگه می داشتند و بعد از مدتی بیان می کردند. این نوجوانان از دنیا رفتند، پس نمی شد آنها را محکوم کرد، در واقع کار این دوستان درست نبود، چرا که به جودو ضربه زد! آن نوجوانان تخلف کرده بودند و از طرف دادگاه 20 هزار تومان جریمه شده و شناسنامه هایشان را تحویل گرفتند.»

حال باید از پورمحمدی و همکارانش پرسید، آیا واقعاً بابت چنین رسوایی بزرگی که حیثیت ورزش ایران را برد، سه کشته را 20 هزار تومان جریمه کرده اند؟! حقیقتاً قیمت آبروی ایران 20000 تومان است؟! آیا ادعای رئیس فدراسیون جودو صحت دارد و این تخلف مدیریت شده تنها سه قربانی داشت که همان جودوکاران کشته بوده و مستندات جمع آوری شده توسط هیات بازرسی وقت که کاملاً شفاف بود، صحت نداشته است؟! اگرچه بنده مطلع هستم رئیس سازمان بازرسی کل کشور اخیراً دستور جدی در برخورد با اهمال کاری در این پرونده و برخورد جدی با متخلفان این پرونده و حتی یکی از رسیدگی کنندگان صادر کرده، اما هنوز اتفاقی نیفتاده و پس از گذشت چیزی در حدود 20 ماه با چنین اظهارنظرهایی می‏رود که دیگر قبحی برای جرم جعل هویت و صغر سنی که محکومیتش 20 هزارتومان شده، باقی نماند و باز هم شاهد این فجایع در ورزش باشیم!

شاید آقای پورمحمدی چندان در جریان نباشند، اما آماده ام به ایشان توضیح دهم که چه مسائلی را در این مجموعه مشاهده کردم و شنیدم که پس از خداحافظی دکتر ایوبی از معاونت فرهنگی، به کلی با بدنه این مجموعه قطع رابطه کردم و این تنها رویه نگارنده نبود.

شاید بهتر باشد ایشان از دستمال های تمیزتری برای پاک کردن شیشه های کثیف استفاده کنند و دستمال های کهنه که کارایی شان مشخص شده را از حوزه تحت مدیریت شان خارج کنند!  سازمان بازرسی به واسطه نوع فعالیتش نیاز به استریل شدن و تغییرات جدی گاه به گاه در زیرمجموعه کارشناسی اش دارد تا آنچه ثمره رسیدگی پرونده ها می‏شود، محصولش 20 هزار تومان جریمه و عادی سازی چنین فاجعه بزرگی به شکلی خجالت آور توسط متهمین این پرونده نباشد.

http://ayandenews.com/news/24124/


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد