سرویس بین الملل " تابناک"- پیروزی حزب الله و متحدانش در انتخابات آتی لبنان می تواند موازنه قدرت در منطقه را به سود ایران تغییر دهد.
روزنامه آمریکایی "کریستین ساینس مانیتور" با انتشار مقاله ای به قلم نیکلاس بلانفورد در شماره امروز خود،به موضوع انتخابات مجلس لبنان که فردا یکشنبه 17 خرداد ماه برابر با هفتم ژوئن برگزار خواهد شد پرداخت.
در این مقاله پیش بینی شده است که در حومه جنوبی بیروت نوعی اطمینان و آرامش نسبت به نتایج انتخابات مجلس وجود دارد.
بلانفورد در ادامه می نویسد: در حومه بیروت حزب الله در سایه شبکه عنکبوتی کابل های غیرقانونی برق که به خانه ها متصل شده است، حکومت می کند ، عکس های بسیاری از "شهیدان"- جنگجویان عضو نیروهای مقاومت که در نبرد با نیروهای اسرائیلی در جنوب لبنان کشته شده اند- دیده می شود. از سویی تصاویر بسیار بزرگ رهبران روحانی ایران و یا سید حسن نصرالله رهبر کاریزماتیک حزب الله نیز روی دیوار برخی آپارتمان ها نصب شده است .
برخی معتقدنداگر شرایط انتخابات به همین گونه پیش رود، چه بسا بزودی گروه شبه نظامی شیعه -حزب الله- سیطره خود را در سراسر لبنان گسترش دهد و موازنه قدرت در منطقه خاورمیانه نیز به نفع سوریه و ایران دگرگون شود واز دست متحدان غرب خارج گردد.
این روزنامه درادامه سیر رشد حزب الله را مورد اشاره قرار داد و نوشت، سیر تحول حزب الله قابل ملاحظه است زیرا این حزب درحال حاضر توانسته است از یک گروه کوچک مذهبی و نظامی دنباله رو رهبری روحانیون ایران، به سازمانی بزرگ تبدیل شود، اگر چه حزب الله هنوز هم از حمایت ایران برخوردار است اما دیگر سازمانی پیچیده و چند بعدی شده است که هم خدمات اجتماعی به مردم خود می دهد و احتمالا موثرترین ارتش چریکی در جهان بشمار می آید.
منتقدان این گروه را دولت در دولت می نامند، اما جریان هشتم مارس، یعنی اپوزیسیون متحد حزب الله ممکن است خود را در راس قدرت بیابد و کنترل کل دولت لبنان را به دست گیرد. چنین امری ائتلاف چهارده مارس را که متشکل از احزاب سنی ، دروزی ومسیحی متحد غرب است، در حالت تدافعی قرار خواهد داد.
این روزنامه به نقل از یکی از رهبران برجسته جریان "المستقبل" -به رهبری سعد حریری- که سنی ها را نمایندگی می کند و معروف به جریان 14 مارس می باشد ضمن درخواست عدم افشای نام خود گفت :" درصورتیکه جریان 14 مارس پیروز شود به وضعیت کنونی باز خواهیم گشت...یعنی حاکمیت بر اساس قانون اساسی در دست ما خواهد بود واسلحه در دست حزب الله خواهد ماند"،وی در ادامه افزود "اگر آنان (حزب الله و متحدانش) پیروز شوند، خطر مشترک ایران وسوریه به دریاری مدیترانه خواهد رسید".
"کریستین ساینس مانیتور" در پایان می نویسد: امروز فاکتورهای سیاسی خاورمیانه در جنگ سرد جدیدی تجلی می یابد که در آن ایران، سوریه، حزب الله و حماس در برابر نیروهای به اصطلاح میانه رو مانند عربستان سعودی، مصر، امریکا و حتی اسرائیل- یعنی کلیه کسانی که نگران رشد فزاینده نفوذ تهران هستند- صف آرایی کرده اند. جاده لغزنده ای که به این جنگ سرد منتهی می شود از لبنان عبور می کند، و لرزه های انتخاباتی این کشور در مناطقی فراتر از بیروت احساس خواهد شد.
آنچه اکنون در لبنان مشهود است موج طرفداری از حزب الله و جریان معروف به 8 مارس است، بنابراین در روزهای گذشته رسانه های عربی مخالف با حزب الله اعم از جریانهای نزدیک به عربستان سعودی،مصر،کویت و اردن به شدت در پی تهخریب حزب الله و حامیان سیاسی آن در لبنان بر آمده است،موضوع دیگری که به این دوره از انتخابات مجلس لبنان حساسیت بیشتری بخشیده است توام شدن زمان بر گذاری آن با انتخابات در ایران به فاصله کمتر از پنج روز است.
از منبر، پوستر، پارچه نوشته و تبلیغات صوتی با استفاده از خودرو و بلندگو در محلات گرفته تا اس ام اس، بلوتوث و یوتیوب و شبکه های تلویزیونی ساده و کم هزینه اینترنتی، سیر تکاملی تبلیغات انتخاباتی در سی سال انتخابات ریاست جمهوری ایران گاه ایستا و گاه پویا بوده است.
با این همه فقدان ساختارحزبی در رقابتهای انتخاباتی و عوامل بازدارنده ای چون دخالت نهادها و مراکز قدرت در انتخابات، استفاده از امکانات دولتی برای تبلیغ به نفع یک نامزد خاص، نابرابری فرصت تبلیغاتی نامزدها، شبه احزاب و وجود نوع منحصر به فردی از تبلیغ که می توان به آن "تبلغ پنهان" نام داد، سبب شده تا برخی از دوره های انتخاباتی به "نتایج غیر منتظره" ختم شود.
تبلیغات استمزاجی و آمریکایی
نابرابری فرصت تبلیغات انتخاباتی از نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران یکی از دغدغه های نامزدها و حامیان آنها بوده است.
در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری که شورای نگهبان وجود نداشت و ۱۰۶ نامزد از ۱۱۸ نامزد ثبت نام کرده تائید شده بودند، محمد موسوی خوئینی ها که به حکم آیت الله خمینی نظارت بر انتخابات را بر عهده داشت، ۹۰ نامزد انتخابات ریاست جمهوری را از تبلیغات تلویزیونی محروم کرد.
داریوش فروهر، نامزد اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری، از جمله کسانی بود که خواستار اعلام منابع تامین هزینه تبلیغات انتخاباتی نامزدها بود و صادق خلخالی، دیگر نامزد انتخابات اول، خواستار افزایش زمان سخنرانی نامزدها در رادیو و تلویزیون بود.
انتقاد از شیوه های تبلیغاتی نامزدها و نسبت دادن روشهای تبلیغات نامزدها به خارج از کشور نیز از اولین دور انتخابات ریاست جمهوری در ایران رواج یافت تا جایی که فخرالدین حجازى، از واعظان مشهور آن زمان، در روزهای منتهی به انتخابات از تبلیغات رنگارنگ نامزدها انتقاد کرد.
حتی صادق قطب زاده یکی دیگر از نامزدهای دوره اول انتخابات ریاست جمهوری، به شیوه های تبلیغات سایر نامزدها اعتراض داشت و ادعا کرد که "کلک های انتخاباتی آمریکا" در ایران مورد استفاده قرار می گیرد.
از دیگر مولفه های تبلیغات دوره های اول، نوعی از"تبلیغ استمزاجی" بود که با چاپ جملات تائید آمیزی به نقل آیت الله خمینی یا سایر شخصیتهای پر نفوذ در پوسترهای انتخاباتی نامزدها بود.
انتخابات غیر رقابتی و غیبت تبلیغات
از دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری که با ورود شورای نگهبان شمار نامزدهای تائید شده به چهار نفر رسید، رقابت و تبلیغ نیز در انتخابات رو به کاهش نهاد.
کار به جایی رسید که در این انتخابات دو نامزد یعنی حبیب الله عسگراولادى و على اکبر پرورش خود نیز اعلام کردند که به محمد علی رجایی رای خواهند داد و عباس شیبانی نیز رقابت جدی با آقای رجایی نداشت.
همین ماجرا در انتخابات دوره سوم جاری بود، زمانی که آیت الله علی خامنه ای پس از انفجار دفتر نخست وزیری و جان باختن محمدعلی رجایی و محمد جواد باهنر، همزمان به دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی و نامزدی این حزب در انتخابات رسید.
وجود فضای امنیتی در داخل که در جدال جمهوری اسلامی با گروههای مخالف شکل گرفته بود و جنگ با عراق علاوه بر انتخابات دوره سوم، انتخابات دوره چهارم را نیز تحت الشعاع قرار داد و آقای خامنه ای در هر دو دوره به عنوان نامزد حزب جمهوری اسلامی با شعار"امام جمعه ما، رئیس جمهور ماست" به ریاست جمهوری رسید.
استفاده از پوستر، پرده نویسی و دیوار نویسی و انجام چند سخنرانی رادیو و تلویزیونی حداکثر فعالیت تبلیغی نامزدهای انتخابات در این دو دوره بود.
پخش اعلامیه هایی علیه وضع موجود با امضای "حافظان انقلاب اسلامی" تنها مورد تبلیغات منفی از سوی افراد ناشناس بود که در انتخابات چهارم رخ داد. این اعلامیه ها از مردم می خواست که به دلیل آنچه نمایشی بودن انتخابات و بی رقیب بودن نامزد اصلی خوانده می شد، به جای رای دادن به آقای خامنه ای، تنها رای سفید بدهند.
انتخابات دوره پنجم که در آن اکبر هاشمی رفسنجانی در رقابت با تنها یک نامزد یعنی عباس شیبانی به ریاست جمهوری رسید، کمتر از هفت هفته پس از مرگ آیت الله خمینی، تقریبا بدون رقابت و تبلیغات خاصی برگزار شد.
آقای هاشمی رفسنجانی خود نیز در خاطراتش نوشت که تصمیم به نامزدیش در انتخابات پیشتر از سوی آیت الله خمینی گرفته شده بود.
آقای هاشمی رفسنجانی در انتخابات دوره ششم ریاست جمهوری نیز بدون رقیب جدی و تبلیغاتی در حد پوستر و استفاده از فرصت دو ساعت و نیمه سخنرانی رادیو و تلویزیونی، در حالی به ریاست جمهوری رسید که چندی قبل از آن بیش از ۴۰ نماینده مجلس از جناح چپ و چهره هایی چون محمد موسوی خوئنی ها دادستان اسبق، با تفسیر نظارت استصوابی شورای نگهبان در جریان انتخابات مجلس چهارم رد صلاحیت شدند.
پیروزی تبلیغات غیر رسمی بر رسمی
تبلیغات انتخاباتی دوره هفتم ریاست جمهوری با نامزدی محمد خاتمی اما یکسره متفاوت از دورهای دوم تا ششم بود.
در حالی که رسانه های اصلی چون شبکه های رادیو و تلویزیون و جریان رسانه ای رسمی کشور از ناطق نوری حمایت می کردند، محمد خاتمی دیگر نامزد انتخابات از حمایت روزنامه سلام، ارگان مجمع روحانیون مبارز، برخوردار بود و برخی دیگر از روزنامه ها از جمله روزنامه های کار و کارگر، همشهری و ایران نیز تا حدی اخبار و گزارشهای وی را منتشر می کردند.
خاتمی در جریان تبلیغات انتخاباتی با یک اتوبوس به سفرهای استانی رفت و با استفاده از سخنرانی و تبلیغات رو در رو توانست در روزهای منتهی به انتخابات موجی از تبلیغات غیر رسمی ایجاد کند.
حمایت گروه هایی از دانشجویان، معلمان، تشکلهای کارگری و به ویژه هنرمندان و فرهنگیان بخشهایی از امواج تبلیغات غیر رسمی خاتمی در انتخابات دوم خرداد بودند.
از فروردین ۱۳۷۶ حزب کارگزاران سازندگی به طرفداری از محمد خاتمی و جامعه روحانیت مبارز و تشکل های همسو در حمایت از ناطق نوری پرده نوشته های بزرگی را با مضامین تشویق مردم به شرکت در انتخابات در تهران نصب کردند.
این پرده نوشته ها اولین بار از سوی کارگزاران سازندگی در جریان انشعابشان از جناح راست و ارائه فهرست مستقل در انتخابات مجلس پنجم در میادین و خیابانهای اصلی تهران نصب و پس از آن باب شد و تحولی در تبلیغات انتخاباتی محیطی تا آن زمان بود.
میدان اصلی تبلیغات انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ مطبوعات و تبلیغات رو در رو بود چرا که در نهایت محمد خاتمی که از همین امکانات محدود بهره می برد، در مقابل رقیبش با رای بی سابقه ای در تارخ جمهوری اسلامی برنده انتخابات شد.
احمدی نژاد آمد
روشهای تبلیغاتی در انتخابات دوره نهم دچار تحولات تازه ای شد.
در این دوره استفاده از بیلبوردهای تبلیغاتی، طراحی پوسترها و استفاده از تبلیغات محیطی چشم نواز به ویژه در تبلیغات محمد باقر قالیباف جلوه ای ویژه داشت.
برنده اصلی انتخابات اما محمود احمدی نژاد شهردار منتخب ائتلاف آبادگران در تهران بود که تا روز پیروزی شهردار تهران باقی ماند.
آقای احمدی نژاد در جریان دور اول انتخابات از تبلیغ محیطی استفاده قابل توجهی نکرد و تنها از تبلیغ رو در رو و سفرهای استانی استفاده کرد، اما از زمان رسیدن به شهرداری تهران با پرداخت وام های ازدواج به ویژه در جنوب شهر تهران نام خود را بر سرزبانها انداخته بود.
محور اصلی تبلیغاتی او برجسته سازی "ساده زیستی" خودش و حمله به فساد اقتصادی مقامات ارشد حکومتی بود.
رادیو و تلویزیون؛ رسانه ای دو دم
با وجود برخی گزارشها درباره اثرگذاری تبلیغات پنهان ارگانهایی مانند سپاه پاسداران و بسیج در نتایج مرحله اول نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، موثرترین تبلیغ در تعیین نتیجه مرحله دوم، تبلیغات تلویزیونی بود.
محمود احمدی نژاد اجازه یافت با ادبیاتی ساده اما افشاگرانه در مورد همه دولتهای پس از انقلاب سخن بگوید و در هیات چهره یک اپوزیسیون، آنها را به فساد و سوء مدیریت متهم کند.
استفاده گسترده آقای احمدی نژاد از تبلیغات تلویزیونی در حالی صورت گرفت که نزدیک به ۱۲ سال پیش در سالهای ۱۳۷۶ و ۱۳۷۷ ، وی پس از کناره گیری از استانداری اردبیل به همراه جمعی دیگر از محافظه کاران برای تدوین برنامه هایی برای متوقف کردن جنبش اصلاح طلبی در سازمان صدا و سیما گردآمده و تحقیقاتی در زمینه مدیریت افکار عمومی انجام داده بودند.
آقای احمدی نژاد خود در تحقیقی با عنوان "انتخابات و نقش رادیو و تلویزیون" که به منظور استفاده در تدوین سیاستهای کلان رادیو و تلویزیون در همان سالها برای صدا و سیما انجام داد، به مدیران ارشد پر قدرت ترین رسانه کشور پیشنهاد داده بود که نباید بیش از ۵ دقیقه به نامزدهای انتخابات اجازه حضور در تلویزیون را داد.
با این حال تاثیر گذاری تلویزیون و حتی حمایت غیر مستقیم این رسانه فراگیر بر رای دهندگان در برخی از انتخابات رابطه ای معکوس داشته است.
در انتخابات هفتین دوره ریاست جمهوری، رادیو و تلویزیون از میان دو نامزداصلی انتخابات یعنی علی اکبر ناطق نوری و محمد خاتمی، بخش قابل توجهی از برنامه های خود را به پخش تصاویر و سفرهای ناطق نوری، رییس وقت مجلس، اختصاص داد.
از سوی دیگر زمان تخصیص یافته تبلیغات تلویزیونی به هریک از نامزدها نیز برای اولین بار در سال های پس از انقلاب از ۲ ساعت و نیم به ۱۵ ساعت افزایش یافت.
به این ترتیب جناح منتقد در آن انتخابات با نامزدی محمد خاتمی تنها ۱۵ ساعت برای تبلیغات انتخاباتی از تلویزیون فرصت داشت اما جناح حاکم که ۳ نامزد آن به ترتیب علی اکبر ناطق نوری، محمد محمدی ری شهری، و سیدرضا زواره ای بودند سه برابر منتقدان و در مجموع از ۴۵ ساعت فرصت تبلیغات تلویزیونی برخوردار بودند. برنده انتخابات اما برعکس تبلیغات تلویزیونی محمد خاتمی بود.
پخش فیلمهای از زندگی و سوابق نامزدها انتخابات ریاست جمهوری نیز بخشی دیگر از تبلیغات تلویزیونی است که در سال های اخیر مورد توجه نامزدها نیز قرار گرفته است.
در انتخابات اخیر صدا و سیما فرصت تبلیغات ۴ نامزد تائید شده انتخابات ریاست جمهوری را در ۱۲ شبکه مختلف رادیو و تلویزیون دولتی در مجموع به ۱۷ ساعت رساند.
مهدی کروبی و میرحسین موسوی در انتخابات اخیر نسبت به سیاست های تبلیغی صدا و سیما و آنچه "نقض مکرر و آشکار بی طرفی"اعتراض کردند و حتی غلامعلی دری نجف آبادی، دادستان کل کشور، نیز با تائید نقض بی طرفی صدا و سیما به خبرگزاری مهر گفت که در این مورد به صدا و سیما تذکر داده است.
فناوریهای نوین
در انتخابات نهم که همزمان با گسترش اینترنت و موج وبلاگ نویسی در ایران بود، نامزدهای انتخابات به ویژه مصطفی معین و اکبر هاشمی رفسنجانی و با ابعادی کوچکتر محمدباقر قالیباف و مهدی کروبی تلاش کردند تا از ظرفیت های موجود در اینترنت برای تبلیغات استفاده کنند.
طرفداران نامزدها در روزهای منتهی به رای گیری از اس ام اس نیز برای تبلیغ نامزد مورد نظرشان استفاده کردند و محمود احمدی نژاد در دور دوم انتخابات در برنامه ای تلویزیونی ادعا کرد که با استفاده از اس ام اس مورد تخریب قرار گرفته است، ادعایی که هاشمی رفسنجانی نیز مطرح کرد و به رغم دستور رهبر جمهوری اسلامی برای پیگیری هرگز گزارشی در مورد آن ارائه نشد.
در جریان انتخابات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اما بخش قابل توجهی از فعالیت ستادهای انتخاباتی نامزدها بر راه اندازی سایتهای اینترنتی متمرکز شده است.
در حالی که محمود احمدی نژاد از حمایت رسانه های رسمی برخوردار است، ستادهای انتخاباتی میرحسین موسوی و مهدی کروبی تاکنون در استفاده از تکنولوژی های جدید ارتباطی موفق تر عمل کرده و در این میان ستاد انتخاباتی آقای موسوی در استفاده از تکنولوژی های ارتباطی چون بلوتوث و سایت یوتیوب پیشگام بوده است.
این درحالی است که غلامحسین محسنی اژه ای، وزیر اطلاعات پیشتر به کاربران اینترنت و اس ام اس هشدار داده و گفته بود که ماموران این وزارتخانه این دو رسانه جدید را به دقت رصد می کنند و در صورت استفاده از آن برای تخریب انتخاباتی با کاربران برخورد سنگین خواهند کرد.
تقریبا هر چهار نامزد دوره دهم از فیس بوک و سایر شبکه های اجتماعی چون فرند فید و تویتر برای تبلیغ انتخاباتی استفاده می کنند، اما ۲۰ روز قبل از برگزاری انتخابات مقام های دولتی فیس بوک و توییتر را در ایران فیلتر کردند، ولی چند روز بعد آن رفع فیلتر شد.
روش جدید تبلیغاتی دیگری که در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری برای اولین بار مورد استفاده قرار می گیرد، استفاده از رنگ سبز به عنوان رنگ اختصاصی ستاد انتخاباتی و طرفداران میرحسین موسوی است.
رنگ سبز در ایران علاوه تمایز طرفداران میرحسین موسوی به عنوان رنگ مقدس شناخته می شود و دارای پیشینه ای دینی نیز هست.
البته نتیجه انتخابات سال ۱۳۸۴ نشان داد که میزان اثر گذاری رسانه هایی چون اینترنت و اس ام اس هنوز در حدی نیست که بتواند تاثیر قابل ملاحظه ای در فرایند تبلیغات داشته باشد.
bbc.co.uk/persian/iran/2009/05/090529_ra_ir88_advert.shtml