همانطور که فشار بین المللی برای آزادی رکسانا صابری افزایش می یافت، مقام های ایرانی مصرانه پافشاری می کردند که این مساله ای کاملا قضایی است.
جلسه ای که برای بررسی درخواست تجدید نظر او تشکیل شد پنج ساعت طول کشید. هم وکلای مدافع و هم خانم صابری خرسند بودند که به خوبی به سخنان آنها گوش سپرده شده است.
پیش از تشکیل جلسه تجدید نظر، مقام های حکومتی از محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری گرفته تا مراتب پایین تر خواستار رعایت کامل حقوق خانم صابری شدند.
حاکمان جمهوری اسلامی مشتاق بودند نشان دهند که ایران کشوری است که قانون بر آن حکمفرماست. این تصویری خیلی متفاوت از محاکمه اصلی که شاید یک ساعت هم طول نکشید ترسیم می کرد.
اما در ایران، سیاست هرگز خیلی از نظام قضایی منفک نیست.
بسیاری از خبرنگاران در ایران معتقدند که بازداشت رکسانا صابری در ماه ژانویه برای ارسال این پیام به رسانه های ایران بود که مواظب حرکات خود در فاصله باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری ماه ژوئن باشند.
در آن مقطع، تنها اتهام علیه وی کار خبرنگاری بدون داشتن کارت معتبر مطبوعاتی بود. وقتی این اتهام اولیه جای خود را به اتهام شدیدتر جاسوسی داد، سوءظن ها درباره دخالت سیاسی در پرونده افزایش یافت.
هرگز نمی توان کاملا فهمید که پشت صحنه در ایران چه می گذرد، اما این کاملا محتمل به نظر می رسد که کسی در جایی سعی داشته است از این پرونده برای کمک به جلوگیری از بهبود روابط آمریکا و ایران، که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا خواستار آن است، استفاده کند.
همچنین حقیقت دارد که ایران دلایل مشروعی برای نگرانی از دخالت خارجی دارد. جورج بوش رئیس جمهور سابق آمریکا سیاست ارائه حمایت مالی از فعالیت هایی در مخالفت با دولت ایران را شروع کرد.
بسیاری از مخالفان نظام ایران معتقدند که آن حرکت عمیقا بر خطا و غیرسازنده بود، و به بدبینی آمیخته به ترس مقام های ایرانی دامن زد.
بر کسی پوشیده نیست که بسیاری از افراد صاحب نفوذ در آمریکا و اروپا می خواهند شاهد سقوط جمهوری اسلامی باشند.
به هرحال، همه کسانی که رکسانا صابری را می شناسند با شک و تردید عمیق به این مساله خواهند نگریست که وی آنقدر بی فکر بوده باشد که درگیر تلاش برای تغییر رژیم شود چه رسد به جاسوسی.
او به عنوان یک خبرنگار آزاد که اذعان کرده بود بدون کارت خبرنگاری فعالیت کرده می دانست که تلفن هایش به احتمال خیلی زیاد استراق سمع می شد، ای میل هایش موشکافی می شد و حرکاتش، حداقل از راه دور، زیر نظر بود.
و این شرایط خوبی برای مخفی کردن فعالیت جاسوسی نیست.
بنابراین اگر بازداشت او سیاسی بود، آزادی او ندادهنده یک فرصت سیاسی است؟ آیا این سرنخی برای گرمتر شدن روابط میان آمریکا و ایران است؟ آیا این لحظه ای برای ایران است تا به ابراز دوستی آقای اوباما واکنش مثبت نشان دهد؟
در حال حاضر این وضع محتمل به نظر نمی رسد. تاکنون پاسخ ایران به هرگونه ابراز دوستی آقای اوباما به نهایت سرد بوده است.
به نظر نمی رسد در تهران اشتیاقی برای انجام گفتگوهایی جدی در مورد بزرگترین مسائلی که دو کشور را از هم دور می کند وجود داشته باشد.
آزادی رکسانا صابری ممکن است مانعی بر سر روابط خوب میان دو کشور را برداشته باشد، اما این به معنی آن نیست که این تحول باعث آشتی خواهد شد.
bbc.co.uk/persian/iran/2009/05/090511_si_saberi_usrelations.shtml